کلام

نوشته ها،‌مقاله ها و پرسش و پاسخ

کلام

نوشته ها،‌مقاله ها و پرسش و پاسخ

کلام

هوالقادر

دکتر موسی الرضا امین زارعین متولد سال 1338
قطع نخاع مهره 6 گردن در حین مسابقات کشتی در تاریخ 23/04/1358در گناباد،
دانشجوی فنی مهندسی در گرگان.
اخذ مدرک دکتری فلسفه علم از بخش شرق شناسی دانشگاه مسکو در شهر دوشنبه (استالین آباد) درسال 1388.
موسس جامعه معلولین سامان سبزوار.
رییس انجمن تشکلهای معلولین خراسان رضوی.
عضو هیئت امناء جامعه معلولین ایران.
اقدام و مشارکت به احداث 113 واحد مسکونی برای معلولین.
شهروند طلایی و معلول نمونه ی کشور در سال های 86 و87 ازطرف شهرداری تهران و سازمان بهزیستی کل کشور.
انتخاب به عنوان معلم نمونه ی شهرستان سبزوار 2 بار و استان خراسان 1 بار
قبولی در کنکور سراسری 3 بار؛ مکانیک گرگان سال1357؛ برق مشهد سال؛ 1365نقشه کشی صنعتی تهران سال 1366.
مقالات وکتب چاپ شده به زبان های فارسی، روسی، سرلیک، انگلیسی و عربی 18 مورد.
مشاوره رساله های فوق لیسانس 9 مورد.
دریافت مدال افتخاری تیراندازی در استوک مندویل انگلستان سال 58.
دارنده ی رکورد شنای معلولین ایران سال 1365.
دریافت 2 نشان لیاقت وعلمی از کشور تاجیکستان سال 1384.
نامزد دریافت نشان دولتی ونامزد نخبگان کشور سال 1390.
دریافت گواهینامه داوری مقالات و یا هیات علمی اولین همایش علوم انسانی و اسلامی 1392.
نخبه ورزشی و پژوهشی بازنشستگان کشوری در سال 1398

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲۱ مطلب با موضوع «اشتباهاتم فزون گشت از هزار» ثبت شده است

             سپاس یزدان پاک را کمترین اندکی چهره شناسم گاهی دانشجویان را از مشابهت با پدر مادر دایی عمو عمه می شناسم.در دانشکده فنی از دانشجویی پرسیدم شما فرزند فلانی هستید گفت نه پس از لختی پرسیدم  نواده فلانی هستی گفت نه عمویش را نشانه گرفتم.نه آدرس خانه یشان راگفتم.پاسخ داد نه خانه پدربزرگش را آدرس را دادم گفت نه هرچه می گذشت باورم افزون می شد از سر شوخی گفتم اگر گفته هایم درست باشه نمره کم می کنم.گفت باشه در پایان وقت ویژه گرفت وگفت آقا شما همه را درست گفتید نمره کم نکنید پدر ومادرم جدا شده اند ومن خوش ندارم بگویم فرزند فلانی ام. این دانشجو را برای نخستین بار می دیدم. اشتباه من در دوباره و چندباره گفتن آن بود.از من خواست این خواسته پنهان بماند.گفتم به چشم.نمی بایست چند باره میگفتم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۸ ، ۱۱:۲۵
موسی الرضا امین زارعین

        در بهار سال نود که از برخورد زشت و ناپسند بازرس هیئت مدیره با مدیرعامل محترم مهربان مجید نیکفر رنجیده شدم.نافرمانی های تعاونی مسکن هم از هیات مدیره جامعه معلولین سامان کناره گیری کردم از اشتباهات من  کمترین بود . 

        هر چند پیش از کناره گیری به همراه مهربانان حاج احمد بقراط، سعید شریفان،موسی الرضا گلدانی از رییس سازمان بهزیستی مهربان هادویفر چند خواهش کرده بودم. از جمله حسابرسی جامعه و تعاونی مسکن و باز کرداندن دو فقره از چک های کمترین و روشن ساختن و بررسی کردن خودرو و وام نگرفته کمترین که بجز مورد نخست یعنی حسابرسی جامعه(که رضایت بخش بود) هیچیک به انجام نرسید .

        تعاونی مسکن معلولین هنگام ترک من سیصد میلیون تومان اضافه داشت.که یکصد و هشتاد میلیون تومان آن را به همراه مهربان حاج احمد بقراط دریافتیم.کمترین برای پول اضافه سه راهکار دادم. 

         1_پس انداز بانک تجارت به نفع توانخواهان 

         2_پرداخت قسط های توانخواهان 

         3_پکیج (یخچال ،کولر، تلویزیون )کادوی توانخواهان 

         شوربختانه پس از ماجرا  یکصد و بیست میلیون کم آوردند و از توانخواهان دریافت گردید از خطا و اشتباهات کمترین بود هیچگاه تعاونی مسکن حساب رسی نشد اگر شده من بیخبرم ماشین و وام پرداخت نشده من هم ایضا روشن نگردید.البته اگر کمک های شایان بهزیستی و شخص رئیس سازمان آقای هادویفر و محمدرضامحسنی نبود یکصد واحد مسکونی معلولین به سامان نمی رسید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۸ ، ۱۵:۲۷
موسی الرضا امین زارعین

              ستون دلم پنچ سال داشت گفتم به آیین گذاشتکان آموزش در کودکی نقش بر سنگ است چنانچه در میان سالی بر یخ و در کهنسالی بر آب گفتم ایشان را زبان بیاموزم  که بتواند به زبانهای انگلیسی عربی وفارسی به خوشی سخن بگوید.

              شوربختانه همان آغاز کار رها شد زیرا روح الامین ومادرش اشک می ریختند و از سختی کار نالان تسلیم شدم و اشتباه کردم.

              در دبیرستان در دورهء میانی ریاضیاش مانند درس های دیگر نبود به سفارش معاون دبیرستان امام حسین(ع) غیر انتفاعی به هنرستان خرسند شدم اشتباه کردم.

             در کارهای نیمه تخصصی خانه هم که نپرس (گل صنم بانو).اشتباه در اشتباه.دلبندم  مهندس الکتروتکنیک است but با پایهء ریاضی کارآزموده تر،پخته تر،بردبارتر می بود ولی حالا چرا؟؟؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۸ ، ۱۱:۵۵
موسی الرضا امین زارعین

                   حدود سالهای 75 بود یک روز خدمت شادروان امام جمعه فقید حاج آقا ابراهیمی بودم گلایه و شکواییه ای کردیم از وضعیت اسفبار مداحین و آشفتگی بازار حدیث به ایشان گفتم یک کلاسی.تدریسی.امتحانی.دوره ای برگزار کنید. تعیین صلاحیت  از سوی سه نهاد سازمان تبلیغات و اداره ارشاد و امام جمعه و مجوز مداحی حداقل نمره 10که ایچنین الاسلام والسلام نشود  که موجب وهن دین است ایشان قبول کرد منابع هم تعیین گردید.

حماسه حسینی.(امین زارعین)

مقتل ابی مخنف ازدی

لهوف(ابراهیمی)

دستگاه های موسیقی(کرامت)

             من قبول نکردم اشتباه و خ ای بزرگی مرتکب شدم حواله به دکتر ملکوتی کردم ان دوره هیجگاه برگزار نشد و من این روزها خودم را سرزنش می کنم رحمت و غفران الهی بر ایشان بادا.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۸ ، ۱۳:۵۱
موسی الرضا امین زارعین

         پاییز سال هفتاد وسه بود فیاض می نشستیم ودر دبیرستان اسرار تدریس می کردم هشت صبح عازم دبیرستان بودم که تلفن زنگ زد مرد خوشگفتاری به نام هاشمی بعد از احوالپرسی چسپ وگرمی گفت از دفتر ریاست جمهوری زنگ می زنم.بیدرنگ گوشی را گزاشتم دوباره اعتنا نکردم با خود گفتم سرو کاریه ما را چه به دفتر ریاست جمهوری دلواپس تدریس هم بودم.

         به دبیرستان رفتم گویا از فرمانداری پیگیر شده بودند از دفتر مرا صدا کردند که تلفن دارم آقای هاشمی خوشگفتار بود دیدم شوخی نبوده 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۱۰
موسی الرضا امین زارعین


          اگرچه به ظاهرازدواج مستحب موکد است.ولی به نظر حقیر وجوب در آن مستتر است. در بازگشت از لندن مادرم با دیدن من و ناگواری های دیگر زمینگر شد و کمترین از سر مهر از سوی خانواده گرامی مُکاری و محروقی تحت مراقبت های ویژه قرار گرفتم  و به روشی با شادروان حسین آقا مکاری (امیری کیان)برادر خوانده شدیم و روزی بناگاه از سر کودکی ناسزایی بمن گفت و من هم سیلی به صورتش زدم که دندانش شکست و دهانش خونی شد جلوی چشم پدر و مادرش، پدر هیچ نگفت و مادر گفت خوب کردی تا ادب شود. من آنروز نفهمیدم که چقدر گستاخ بوده ام و آن بزرگواران چقدرشریف تا اینکه نظر غزالی را

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۶ ، ۱۷:۵۶
موسی الرضا امین زارعین

ذکر خاطره ای از امام جمعه ی فقید حجت الاسلام ابراهیمی

حدود 25 سال قبل در جلسه ای خدمت آقای کاظم کرامت بودیم . و گله وشکایتی از وضعیت اسف بار مداحی که متاسفانه روز به روز بر آشفتگی آن افزوده میشود داشتیم و مطالبی را گوشرس نموده و پیشنهادهایی را ارائه دادیم مبنی بر این که وضعیت مداحان سر وسامانی داده شود وکلاس ، درس و آموزش تا حضرات عبارات راحداقل درست بخوانند و احادیث شاذ و نادر و اسراعیلیات را به خورد مردم ندهند که پیش از این وهن دین نگردد، با موافقت حضار مواجه شدیم و قرار شد که جناب کاظم آقا به عرض امام جمعه برساند و نهایت .... با امام جمعه فقید طرح مسئله شد و ایشان مرا به حضور پذیرفتند و بعد از گفتگویی که با ایشان داشتیم پیشنهاد داد که من دروسی را تدریس کنم و نهایت امتحان بگیرم  چنانچه مداحان نمره قبولی گرفتند مجوزی به آنان از طرف سازمان تبلیغات داده شود و آنان اجازه مداحی داشته باشند . کوتاهی از طرف حقیر کمترین بود که نپذیرفتم و حواله به شخص ثالثی نمودم خطا و اشتباه جبران ناپذیری بود و دیگر این امکان فراهم نشد همواره خودم را سرزنشمی کنم که چرا؟؟!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۵ ، ۱۸:۰۶
موسی الرضا امین زارعین

           اشتباهاتم فزون از حد دراست    

                               اعترافات خطا خود خوشتراست

           بیست سال پیش در آستانهء دههء حزن انگیز محرم دههء سرور وسالار شهیدان حضرت ابا عبد الله الحسین علیه آلاف تحیۀ وثنا به آقای کاظم کرامت خادم الزهرا (س) (رئیس فعلی شورای اسلامی سبزوار) که ریاست مداحین اهل البیت علیها السلام را در آنزمان بر عهده گرفته بود به عتاب گفتم  این چه وضع است این همه تحریفات، اوهامات، خرافات که از ناحیه بعض مبلغین ومداحان مطرح می شود وهن دین است شایسته و بایسته است که از مداحین امتحانی به عمل آید ودر صورت اخذ یک نمرهء حداقلی مجوز صادر شود.

         ایشان با رایزنی که با امام جمعهء محترم سبزوار حجه السلام حاج غلامحسین ابراهیمی داشتند پذیرفت و به من پیشنهاد تدریس حماسهء حسینی شهید مطهری و اخذ امتحان کرد که حقیر  سرا پا تقصیر سر باز زده و نپذیرفتم وبه استاد دیگری واگذار کردم که به انجام نرسید وپشیمانم وعذر تقصیر می خواهم که چرا نپذیرفتم و این مهم به انجام نرسید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۵۸
موسی الرضا امین زارعین


                 حکمت است یا ؟؟

           گاهی با خود می اندیشم حقیر سرپا تقصیر قریب به چهل سال است در خدمت معلولین جسمی حرکتی شهرستان سبزوار هستم آنگاه که سرپا بودم وبه قول مادر شمشیرم به عرش می خورد. واولین n.g.oبا بیش ترین عضو (576)چرانتوانسته ایم ملجاء ومکانی برای استقرارداشته باشیم . از رب العزه والجمال و الجلال عظمته که به کسر نیاید ودارالمومنین سبزوار هم که قحط الرجال والسخاء نیست پس چرا؟!!؟

         گوئیا که خطا واشتباه از جانب ماست

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۵۷
موسی الرضا امین زارعین

       در اوائل سال64 من هنوز ماشین نداشتم و با خویش عهد کرده بودم موتور سه چرخ سوار نشوم تا ماشین بگیرم  وموتور سه چرخ را به شکرانه به معلولی بدهم وبا عصا رفت وآمد می کردم.

      دانشگاه دروس پیش نیازی از جمله زبان انگلیسی و زبان عربی گذاشته بود که عدهء زیادی شرکت می کردند استاد ما در زبان انگلیسی جناب آقای معزی پور بود.بعد از امتحان یک روز با عصا پیاده می رفتم توی خیابان آقای معزی پور نگه داشت وتعارف کرد و من هم از خدا خواسته به تشنه ای که در آفتاب چلهء تموزبه آب سرد و گوارایی برسد و لاجرعه سر بکشد معطل نکرده نزول اجلال کردم.

    در اثنای راه ایشان عرض کردند که نمرهء شما13/5شد من14 رد کردم من که جوان ناپختهء نا کارآمد ناآزمودهء و انقلابی بودم بجای تشکر به عتاب گفتم چرا آقا مگر ما می خواهیم خودمان را گول بزنیم ما آمده ایم که درس بخوانیم و ایشان با بزرگواری که داشتند فرمودند با پشتکاری که درشما سراغ دارم به لیسانس اکتفاء نمی کنید ودر مراتب بالاتر نمرهء زیر14 قابل قبول نیست. بدین جهت 14 منظور کردم.من نیز به رضایت سری تکان دادم ......که احسان ایشان را به عتاب پاسخ گفتن خطا واشتباه بود نه حرص به آموختن درمن ...خداوند بر توفیقات ایشان بیفزاید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۴ ، ۰۱:۱۳
موسی الرضا امین زارعین