در سال پنجاه و هشت که قریب به یکسال برای ادامه مداوا به انگلیس رفته بودم کتاب و لوازم برای تنهاییام با خود برده بودم.
از جمله نهجالبلاغه امام علی ع اثبات وجود خدا در اصول ترمودینامیک مرحوم مهندس بازرگان و قرآن صوتی شادروان عبدالباسط که جملگی را دوازده جلد بود به کتابخانه عمومی بیمارستان شهر اوزبری در یکصد مایلی شمال لندن تقدیم نمودم.
توفیق حاصل شد که نهجالبلاغه را برای همیشه یکبار کامل بخوانم در بیمارستان سخنرانی زیادی داشتم برای هفتصد توانخواهی که از سراسر جهان به آنجا آمده بودند و دو سخنرانی رسمی هم یکی در جمع مسیحیان یکی در جمع مسلمانان پاکستان اکثراً اهل سنت بود در جمع توانخواهان قطع نخاع گاهی میگفتند که این سخنان از کیست؟ میگفتم هذا کلام علی در پاسخ آنان که خیلی از مسلمانان نهجالبلاغه را دوست میداشتند در نوبت بودند که بخوانند.
پزشکان پرستاران و توان خواه من یک شب با خود اندیشیدم که اگر بتوانم خطبه شقشقیه را بکنم که این آقایون نبینند شب تا صبح علیالطلوع دو بار گشتم و نیافتم گفتم امین شاید این اجتهاد درمقابل نص است و دستنخورده تقدیم کردم؟!