پیمبر کربلا دخترِ شیرِ خدا
شان ِ نزول ِ آیهء شریفهء هل آتی#
خطبهء غرای او در شب و شام ِ سیاه
زنده و جاوید شد نهضت ِ کرب و بلا
........
دُختِ علی، شیرزن کربلا
کرده جنایات عدو، بَرمَلا
مثل پدر زادهء خیرُالنساء
هَمرَه و همدوش شَهِ هل اَتی #
خطبهء غَراش به شامِ دَغا
زنده کند صوتِ علی لافتی
لرزه بینداخت به کاخ ِ جفا
دُخت ِ بتول و شرف ِ اُوصیاء
گر نَبُدی کرب و بلا با حسین
مَحو شدی خیبر و بَدر و حُنین
زنده شدی دین همه انبیاء
چون که شدی مثل علی مرتضی
کاش"امین" همسفری همصدا
داشت درین خِطِهء خوف و خطا
#سوره مبارکه انسان
مصوب13 دسامبر 2006 در مجمع عمومی سازمان ملل متحد
کنوانسیون
حقوق معلولین
مجمع عمومی
با یادآوری قطعنامه168/56 مورخ 19 سامبر2001 که در آن تصمیم گرفته شد که برای بررسی یک کنوانسیون جامع و فراگیر به منظور ارتقاء و حمایت از حقوق و کرامت افراد معلول بر اساس توجه جامع نگر به فعالیت های انجام شده در توسعه اجتماعی، حقوق انسانی و منع تبعیض ها و در نظر گرفتن توصیه های کمیسیون حقوق بشر و کمیسیون توسعه اجتماعی، یک کمیته ویژه که حضور در آن برای تمام دولت های عضو و ناظران سازمان ملل آزاد باشد؛ تشکیل شود.
خانم از پیرمردِ دستفروش پرسید:
_این دستمال ها دونه ای چنده؟
فروشنده پاسخ داد: _هر کدوم چهار هزار تومن خانم.
خانم گفت:
من شش تا برمی دارم و بیست هزار تومن می دم یا نمی خرم و می رم.
فروشنده پاسخ داد:
اشکالی نداره خانم. با این که سودی برام نداره ولی این می تونه شروع خوبی برای من باشه چون امروز حتی یه دونه دستمال هم نفروخته ام و برای زنده ماندن به پولِ این ها نیاز دارم.
خانم، دستمال ها رو را با قیمتِ دلخواهِ خودش خرید، با احساسِ برنده شدن، سوارِ ماشینِ شیکِ خود شد و با دوستش به رستورانی شیک رفت.
او و دوستش آن چه را که می خواستند سفارش دادند. آنها فقط کمی از غذای خود را خوردند و مقدار زیادی از آن را باقی گذاشتند و صورتحساب را که 930هزار تومان بود یک میلیون تومان حساب می کنند و به صاحبِ رستورانِ شیک می گویند که بقیه اش را به عنوانِ انعام نگه دارد!
این داستان ممکن است برای صاحبِ رستورانِ شیک، کاملا عادی به نظر برسد ، اما برای پیرمردِ فروشنده بسیار ناعادلانه است.
سؤالی که مطرح می شود این است:
*چرا همیشه هنگامِ خرید از نیازمندان، باید نشان* *دهیم که قدرت داریم و چرا ما نسبت به کسانی که حتی نیازی به سخاوتِ ما ندارند، سخاوتمند* *هستیم؟!*
یک بار مطلبی را در جایی خواندم که می گفت:
پدرم از افرادِ فقیر، با قیمتِ بالا، اجناس می خرید، هرچند به وسایلِ احتیاج نداشت. گاهی اوقات هزینه ی بیشتری نیز به آن ها پرداخت می کرد. پسر شگفت زده از پدرش می پرسد:
*"چرا این کار را می کنی بابا؟"* پدر پاسخ می دهد:
*"این خیریه ای است که در عزّت پیچیده شده است، پسر جان."*
شما جزو افرادی هستید که برای خواندن این پیام وقت گذاشته اید و در صورتِ ارسال به سایرین، تلاشی بیشتر برای " *انسان سازی* " خواهید نمود.🙏
هوش مصنوعی فرصت یا تهدید؟نعمت یا نقمت.؟!
خداوند در حدیث قدسی میفرماید. انسانها اگر از باطن هم خبردار شوند همدیگر را دفن نمیکنند بر جنازه همدیگر نماز نمیخوانند و میدانیم که خداوند ستارالعیوب است و عیوب انسانها را میپوشاند و اما هوش مصنوعی این را میفهمد و در جای دیگر می فرماید گناه بویِ بدی دارد و اگر بوی آن را میشنیدید هیچیک تحمل نشستن پهلوی دیگری را نداشتید و مولوی در این باره میگوید:
که بویِ بخل و بویِ حرص و بویِ آز
در سخن گفتن بیاید چون پیاز
و این بوی را خواص میشنوند و هوش مصنوعی این را میفهمد. و هوش مصنوعی ازبینرفتنی نیست خطری خیلی فراتر و بزرگتر از بمب اتم است بمب اتم خودبهخود روبهروی بشر نایستاده است در اختیار ماست اما هوش مصنوعی در اختیار بشر نیست بلکه بشر را در اختیار خواهد گرفت و این چالش بزرگی است. خدا بهتر می داند؟!
✅فاطمه به تصریح شخص پیامبر، یکی از چهار چهره ی ممتاز زن در تاریخ انسان است: مریم، آسیه، خدیجه، و در آخر: فاطمه.
چرا در آخر؟
کامل ترین حلقه ی زنجیر تکامل در همه ی موجودات، در طول زمان و در همه ی دوره های تاریخی، آخرین؛ و نیز در انبیا، آخرین و فاطمه از زنان مثالی جهان، آخرین.
ارزش مریم به عیسی است که او را زاده و پرورده.
ارزش آسیه (زن فرعون) به موسی است که او را پرورده و یاری کرده.
ارزش خدیجه به محمد است که او را یاری کرده و به فاطمه که او را زاده و پرورده است.
و ارزش فاطمه؟
چه بگویم؟
به خدیجه؟
به محمد؟
به علی؟
به حسین؟
به زینب؟
به خودش !
.
برگرفته از کتاب #فاطمه_فاطمه_است ، انتشارات سپیده باوران ، ص ۱۶۳.
.
#مجموعه_آثار_21 🌿
#دکتر_علی_شریعتی 🌿
#سخنان_و_جملات_شریعتی🌿
✨ فاطمه شدن، آسان نیست.
🔹این ودیعهای است که باید معراجهای بزرگ را و پروازهای ماورایی را گام به گام و بال در بال علی باشد.
🔸عظمتها و رنجهای علی را باید با او قسمت کند و او مسئولیت خطیری در تاریخ آزادی و جهاد و انسانیت دارد.
🔹او حلقه واسطهای است که تسلسل ابراهیم تا محمد را به حسین تا منجی انتقامجوی نجاتبخش انتهای تاریخ میپیوندد.
واسطه العقد نبوت و امامت.
.
.
📚 برگرفته از کتاب #فاطمه_فاطمه_است ، انتشارات سپیده باوران
.
.
#مجموعه_آثار_21 🌿
#دکتر_علی_شریعتی
▶️ @doctor_alishariati
در بیان من اَحّبَ دُنیاکم ثلاث
گفت پیغمبر ز دنیای شما
دوست دارم من فراوان این سه را
اولی زن بعد از آن عِطر و نماز
در دل شب با خدا راز و نیاز
اولی زن دومی عِطر و گلاب
نور چشمم در نمازِ مُستجاب
این سوالی شد برایم مُدتی
علت تقدیم زن بر طاعتی
شیخ در تأویل آن فرمودهاست
پرتو حق در زنان افزودهاست
چون زنان مِجلای حی داورند
زین سبب معشوقه مردان شوند
پرتو حق است و آن معشوق نیست
خالق است آن گوئیا مخلوق نیست
عاقلان واقف بر این معنی شوند
زین سبب با زن ستیزه کم کنند
به گفتار پیغمبرت گوش باش
به اِنذار و تبشیر وی هوش باش
دل از تیرگی ها برون آر و بین
وصایایِ خیر البشر ای" امین"
ما بدین معنا به زن دل داده ایم
خویش در عمق بلا افکنده ایم۷۵گنجور » مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۹ - در بیان این خبر کی انهن یغلبن العاقل
گفت پیغمبر که زن بر عاقلان
غلب آید سخت بر صاحبدلان
باز بر زن جاهلان چبره شوند
زانکه ایشان تند و بس خیره روند
کم بودشان رقت و لطف و وِداد
زانکه حیوانیست غالب بر نهاد
مهر و رِقت وصف انسانی بود
خشم وشهوت وصف حیوانی بود
پرتو حق است و آن معشوق نیست
خالق است آن گوئیا مخلوق نیست
خلقت زن
کیم من دردمندی ناتوانی
اسیری خسته ای افسرده جانی
تذروی آشیان بر باد رفته
به دام افتاده ای از یاد رفته
دلم بیمار و لب خاموش و رخ زرد
همه سوز و همه داغ و همه درد
بود آسان علاج درد بیمار
چو دل بیمار شد مشکل شود کار
نه دمسازی که با وی راز گویم
نه یاری تا غم دل باز گویم
پس از خوانش نوشتار از مولانا تا نیچهء مهربان دکتر سید حسن اخلاق نگاشتم. ۱۰ده وجه مشترکِ این بزرگواران را
هایدگر مارتین و نیچه، مولوی
صاحبِ اندیشههایِ معنوی
هر سه از اقوال وحدت گفته اند
دُّرِ دریای مَعانی،سُفتهاند
جمله از جهل بشر،نالیدهاند
هرسه از وادادگی،رنجیدهاند
ذلت و زشتی پَلَشتی مفلسی
ریشه در جهلِ بشر دارد بَسی
هرسه بر اخلاق، پای افشُردهاند
از تَعصُّب،مردمان دلمُرده اند
از کَرامت وَز شَرافت گفته اند
زین جهت از اَبلهان رَنجیده اند
جملگی از عشقِ انسان گفته اند
تا جهان برپاست ایشان زنده اند
دُشمنِ خود را نوازش کرده اند
دوستی ها را سفارش کرده اند
بر بَشر چاره بجز اخلاق چیست؟
بستن زنُّار و نقرهداغ نیست
مولوی فربهتر آید،درمیان
مولوی کی دیگر آید،در جهان؟
روزگار از زادن مثلش بَخیل
در نیابد این سخن ذهنِ عَلیل
مولوی دریا و ایشان،بِرگه اند
بِرگه وچشمه زِ دریا،زِنده اند
این قیاس جزء وکُل است،ای"امین"
شاخهای گل از گلستان را ببین
[۱/۳۰، ۱۱:۴۰] Moosareza Aminzarein: