به یاد موسی بن جعفر علیه السلام
«آزادترین مرد»
روشنی در کفِ تاریک ترین انسان بود
نور در مغرب بی مهر زمان پنهان بود
باید از منطقِ زنجیرِ ستمگر پرسید
جای آزادترین مرد زمان زندان بود؟
دختری تشنه ی آغوش پدر بود و مُدام
غصه می خورد و پُر از زمزمۀ باران بود
زیر سنگینیِ اخلاقِ پُرآوازۀ او
خانه ی خشم، فرو ریخته و ویران بود
هفتمین فلسفه ی روشن پیدایش خلق
کشتۀ مغلطۀ حاکم بی ایمان بود
از همان روز که دستانِ خرد را بستند
عشق در پنجۀ یک مشت کرِ نادان بود
از همان شب که کفن بر تن هستی پیچید
زندگی مرد و زمین خسته و سرگردان بود
ایلیا رفت و زمین در تبِ دانایی سوخت
پدرِ جهل بسوزد که مقصّر آن بود
دکتر حسین محمدی مبارز /ایلیا