ذکر خاطره ای از امام جمعه ی فقید حجت الاسلام ابراهیمی
حدود 25 سال قبل در جلسه ای خدمت آقای کاظم کرامت بودیم . و گله وشکایتی از وضعیت اسف بار مداحی که متاسفانه روز به روز بر آشفتگی آن افزوده میشود داشتیم و مطالبی را گوشرس نموده و پیشنهادهایی را ارائه دادیم مبنی بر این که وضعیت مداحان سر وسامانی داده شود وکلاس ، درس و آموزش تا حضرات عبارات راحداقل درست بخوانند و احادیث شاذ و نادر و اسراعیلیات را به خورد مردم ندهند که پیش از این وهن دین نگردد، با موافقت حضار مواجه شدیم و قرار شد که جناب کاظم آقا به عرض امام جمعه برساند و نهایت .... با امام جمعه فقید طرح مسئله شد و ایشان مرا به حضور پذیرفتند و بعد از گفتگویی که با ایشان داشتیم پیشنهاد داد که من دروسی را تدریس کنم و نهایت امتحان بگیرم چنانچه مداحان نمره قبولی گرفتند مجوزی به آنان از طرف سازمان تبلیغات داده شود و آنان اجازه مداحی داشته باشند . کوتاهی از طرف حقیر کمترین بود که نپذیرفتم و حواله به شخص ثالثی نمودم خطا و اشتباه جبران ناپذیری بود و دیگر این امکان فراهم نشد همواره خودم را سرزنشمی کنم که چرا؟؟!!