بـــــــــــه مناسبت روز جهانی معلولین 3 دسامبر برابر با 12 آذرماه مسابقهء ویلچررانی بین معلولین شهرستان های سبزوار ،جوین، جغتای، داورزن،فیروزه، بین 18 تن درحضور روسای دوائردولتی ساعت 9 صبح روز دوشنبه 9 آذر برگزار گردید وجوائزی به تمام افراد شرکت کننده از طرف بهزیستی اهداء شد البته به سه تن اول جایزهء ویژه تعلق گرفت واز طرف ادارهء تربیت بدنی4 جایزه به تماشاچیان به رسم قرعه تقدیم گردید.
عــصر آنروز مراسم بزرگداشت در تالار کاشفی با حضورخانواده های مددجویان ومسئولین با اجرای تئاترعاشورایی کم نظیر گهواره خالی با هنرنمایی معلولین جامعهء سامان وعرشیان بیهق به گارگردانی آقای طبسی جلوهء ویژه ای داشت واهداءجوایزبه توانخواهان گلی بود که به سبزه آراسته شد ونهایتا به صرف شام جلسه پایان یافت مراتب قدردانی خویش را ازسرکارخانم کسرایی وهمکاران گرامیشان آقایان قائم دوست،پویان گهر،زیدآبادی،طالبیخواه،سرکارخانم کیانی اعلام می داریم
شهروندان طلایی انسان های ارزشمند
تقدیم به جامعه ی خیریه ی معلولان سامان شهرستان سبزوارآن کسانی که در ایران از همه کس برترند
شهروندان طلایی و عزیز کشورند
بهترین های محیط و عرصه ی کارو تلاش
مطمئنا در جهان آفرینش سرورند
آسمانی فطرت و نیکو خصال و با شرف
بندگان مخلص حق پیرو پیغمبرند
خوش منش، شیرین سخن پاکیزه جان و پاکدل
بین آحاد بشر افراد والا گوهرند
مستعد و تیز هوش وکاری و امیدوار
همچوخورشیددرخشان روشن و روشنگرند
در فداکاری زبانزد در شجاعت بی مثال
هم مددکار هم و هم حامی یکدیگرند
متکی بر همت خود قانع و فخر آفرین
مردمانی سخت کوش و خوشدل و خوش باورند
فاتحان قله های دانش و عشق و کمال
شیر مردان شجاع و فاتحان خیبرند
دربه روی شهروندان طلایی بسته نیست
چون مسلح جملگی با ذوالفقار حیدرند
درد خود در سینه دارند این شجاعان غیور
درد مندان صبور و با دلی غم پرورند
از چه رو با کس نمی گویند اسرار درون
چون بدانند دیگران آشفته حال و مضطرند
یافراترنکته ای دروصف بی دردان دون
از شنیدن عاجزند و از دو گوش خود کرند
انتظار شهروندان طلایی از همه
این بود که محترم چون مردم نیک اخترند
با ترحم ننگرند معلول بی تقصیر را
چون همه در آفرینش زاده ی یک پیکرند
شهروندان طلایی را خدا قدرت دهد
چون برای جامعه حبل المتین و محورند
رفع مشکل گر نماید هر کسی معلول را
منتی ننهد که اینان داوران محشرند
گر که سامانی دهد معلول بی سامان را
شکر بنماید خداراکه چنین خدمتگرند
نیست توفیقی ازاین بهتربرای هیچ کس
یک گره بگشایدازجمعی که بی سیم و زرند
نکته ی پایانی شعر شریفان این بود
درمصاف زندگی این جمع چون شیرنرند
ارادتمند همه ی عزیزان پاک سرشت
سعید شریفان 09/02/1390
بدنبال موفقیت های بی نظیرمعلولین درالمپیادتاترجهانی هندوستان واحراز مقام برتردرجشنواره تاترلبنان ودعوت ازجانب کشورهای مختلف ازجمله امریکاوروسیه وکسب مدال طلای بازیهای پاراآسیایی توسط مهدی بابادی(نخستین شهروندطلایی سبزوار) دررشته والیبال نشسته ونیزکسب مقام اول درکشورتوسط امیرحسین رضایی دررشته مذکورجامعهء معلولین سامان این عزیزان راموردتشویق قراردادنه درشان آنان بلکه درحدوسع اندکمان.
وبهانه ای شدکه ازخیّرین نیک اندیش نیزتقدیری بعمل آیدهزینه شام ازمحل موقوفه حاج علی اکبرهراتی به تولیت حاج محمدروحانی پدرخانم سعیدآقاشریفان بود.که درحسینیه مرحوم نجم برگزارگردید.تابادچنین بادا
غایبین ضیافت آقااباعبدالله الحسین(ع) اعضای شورای شهربویژه آقای کاظم کرامت که عضوهیات امناءنیزمی باشد.
بشنوید از ماجراهای شمال
در کنار چهره های با کمال
جمع ما
،جمعی ز اهل حال بود
بهترین اردوی خوب سال بود
اردوی ما اردوی معلول بود
هرکسی نسبت به خود مسؤول بود
راهی دریا شدیم از سبزوار
از کویر خشک بی دریا کنار
در مدح حضرت رضا(ع)
با رضا گر تو آشنا نشوی تواز این زندگی رها نشوی
دست بیعت اگر دهی به رضا به غم و درد مبتلا نشوی
قیمتی می شوی تو در حرمش همتی کن که بی بها نشوی
با صدای دلت صدایش کن تا دم مرگ بی صدا نشوی
عهد و پیوند با رضا مگسل تا ز الطاف او جدا نشوی
حصن امنی است بارگاه رضا متصل کن خودت، رها نشوی
عملت گر درست همچو رضاست تو گرفتار ماسوی نشوی
گر به حج میروی بدون رضا حاجی پاک با خدا نشوی
چون رضا از دل تو بیرون شد راهی مروه و صفا نشوی
گر رضا از تو نارضا باشد در خور عفو انبیا نشوی
یا فراتر ازین شنو سخنی شیعهءخوب مصطفی نشوی
چون حریم رضا حریم خداست بی طهارت در این سرا نشوی
همه حاجات ما روا ز دعاست وارد صحن بی دعا نشوی
تا نگردی جدا از مس خود به خداوندیش، طلا نشوی
چون شریفان رضا رضا گوید تو رضا گو که بی وفا نشوی
سعید شریفان 27/1/91