سال 86 #جامعه_معلولین_سامان_سبزوار شبیه امروز بی سامان بود خیر گرامی شادروان ...مقیمی خانه کلنکی به مساحت 350متر در کوچه بن بست روبروی اداره بازرگانی را پیشنهادکرد مادامیکه به فروش نرفته در اختیار ما باشد هیات مدیره تماما معلول. ناکارآمد و نزدیک بین و ریسک ناپذیر نپذیرفتن برخی گفتند اینجا جن داره چون قدیمی و بزرگ بود من نیز پذیرفتم#اشتباه کردم.
زیراکه پیش درآمدی می بود برای اندیشه های نیک فرجام حاج آقا مقیمی چه از آنجا و یا سایر پیش کش هاو هدایای شادروان خیر نیک اندیش.جامعه بی بهره نمی ماند!؟وبی گمان سامان می گرفت شوربختانه هنوز دفترمان درخانه وقفی در چهار راه استثنایی می باشد که اجازه آن بر دوشمان سنگینی میکند آنگاه مهربانو فهیمه کلاته به جای مهربانو ریحانی توانخواهان را همراهی وهمدلی می نمود.
جاییکه برق عصیان بر آدم صفی زد
ما را چگونه زیبد دعوی بی گناهی چهار دهه است برای توانخواهان انجام وظیفه می کنم(به هنگام سلامت هم)و شوربختانه طرفی نبسته و توفیقاتی نیافته بارها دست خدا را پس زده بل بدندان گزیده ام.
زمینهای اهدایی سه گانه و چند گانه ای را به دلیل ناپختگی های متاثر از دهه نخست انقلاب از جانب نیکخواهان نپذیرفتم*.با وجود اینکه کارهایی نه در حد رضایت برای گرامیان انجام گرفته ولی تا اهداف فاصله زیاد است.(ساخت 113 واحد مسکونی از ده تا صد درصد.33 اردو خارج و داخل 15مورد به سرپرستی مهربان صفاری،بیش از یک ملیارد تومان
سال 85 بود که مهربان کاظم کرامت(عضو هیات امناء #جامعه_معلولین_سامان_سبزوار)در شورای شهر بر گزیده می شد و بنا به ارادتی که به من وجامعه معلولین سامان داشت برای دفترمان طبقه همکف سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان را از شادروان غلامحسین ابراهیمی گرفت با 145مترزیر بنا تازه ساخت دارای برق،آب،گاز (مجانی)و تلفن که به خاطر مخالفت اعضای هیات مدیره که همگی شوربختانه معلول بودند نپذیرفتم #اشتباه_کردم .سخنشان این بود که راهمان دور است شما ماشین دارید ما چه کنیم؟#اشتباه_اندر_اشتباه!؟!
با چرخیدن چرخ ویلچرت، جهان نیز می چرخد. جهانی که تو خود ساخته ای، جهانی زیبا که حتی انسان های بدون ویلچر، آنان که بر پا ایستاده اند، هرگز طعم شیرین آن را نخواهند چشید. جسم نشسته تو، بلندتر از قامت هر ایستاده ای سر به آسمان می ساید و تو چرخ ها را می دوانی تا قصیده بلند توانایی ات را برای چشم هایی که تو را ناتوان می بینند، بخوانی، ای قافیه خوش وزن شعر پویش و امید.
هم چنان چرخ را بچرخان، تا جهان زیبای تو بگردد.
در بهار سال نود که از برخورد زشت و ناپسند بازرس هیئت مدیره با مدیرعامل محترم مهربان مجید نیکفر رنجیده شدم.نافرمانی های تعاونی مسکن هم از هیات مدیره جامعه معلولین سامان کناره گیری کردم از اشتباهات من کمترین بود .
هر چند پیش از کناره گیری به همراه مهربانان حاج احمد بقراط، سعید شریفان،موسی الرضا گلدانی از رییس سازمان بهزیستی مهربان هادویفر چند خواهش کرده بودم. از جمله حسابرسی جامعه و تعاونی مسکن و باز کرداندن دو فقره از چک های کمترین و روشن ساختن و بررسی کردن خودرو و وام نگرفته کمترین که بجز مورد نخست یعنی حسابرسی جامعه(که رضایت بخش بود) هیچیک به انجام نرسید .
تعاونی مسکن معلولین هنگام ترک من سیصد میلیون تومان اضافه داشت.که یکصد و هشتاد میلیون تومان آن را به همراه مهربان حاج احمد بقراط دریافتیم.کمترین برای پول اضافه سه راهکار دادم.
1_پس انداز بانک تجارت به نفع توانخواهان
2_پرداخت قسط های توانخواهان
3_پکیج (یخچال ،کولر، تلویزیون )کادوی توانخواهان
شوربختانه پس از ماجرا یکصد و بیست میلیون کم آوردند و از توانخواهان دریافت گردید از خطا و اشتباهات کمترین بود هیچگاه تعاونی مسکن حساب رسی نشد اگر شده من بیخبرم ماشین و وام پرداخت نشده من هم ایضا روشن نگردید.البته اگر کمک های شایان بهزیستی و شخص رئیس سازمان آقای هادویفر و محمدرضامحسنی نبود یکصد واحد مسکونی معلولین به سامان نمی رسید
گفتگو با دکتر امین زارعین مدیر جامعه معلولان سامان سبزوار قدیمی ترین NGO غرب خراسان رضوی
براتعلی رجبی / مجله اینترنتی اسرارنامه
نام جامعه معلولین سامان سبزوار که یکی از قدیمی ترین NGO های قبل از انقلاب در غرب خراسان است با نام دکترموسی الرضا امین زارعین عجین شده است که از همان بدو تاسیس با این مرکز خیریه همکاری داشته و در حال حاضر به عنوان مدیر جامعه معلولین سامان سبزوار فعالیت می کند.
مجله اینترنتی اسرارنامه به بهانه چندین دهه تلاش وکوشش دکتر امین زارعین برای جامعه معلولین سبزوار به سراغ وی رفته و با او به گفتگونشسته است. اسرارنامه در ادامه متن کامل گفتگوی این استاد دانشگاه و ورزشکار توانمند و خودساخته سبزواری را منتشر می کند:
فراز و فرودها
جامعه معلولین سامان سبزوار قبل از انقلاب