کلام

نوشته ها،‌مقاله ها و پرسش و پاسخ

کلام

نوشته ها،‌مقاله ها و پرسش و پاسخ

کلام

هوالقادر

دکتر موسی الرضا امین زارعین متولد سال 1338
قطع نخاع مهره 6 گردن در حین مسابقات کشتی در تاریخ 23/04/1358در گناباد،
دانشجوی فنی مهندسی در گرگان.
اخذ مدرک دکتری فلسفه علم از بخش شرق شناسی دانشگاه مسکو در شهر دوشنبه (استالین آباد) درسال 1388.
موسس جامعه معلولین سامان سبزوار.
رییس انجمن تشکلهای معلولین خراسان رضوی.
عضو هیئت امناء جامعه معلولین ایران.
اقدام و مشارکت به احداث 113 واحد مسکونی برای معلولین.
شهروند طلایی و معلول نمونه ی کشور در سال های 86 و87 ازطرف شهرداری تهران و سازمان بهزیستی کل کشور.
انتخاب به عنوان معلم نمونه ی شهرستان سبزوار 2 بار و استان خراسان 1 بار
قبولی در کنکور سراسری 3 بار؛ مکانیک گرگان سال1357؛ برق مشهد سال؛ 1365نقشه کشی صنعتی تهران سال 1366.
مقالات وکتب چاپ شده به زبان های فارسی، روسی، سرلیک، انگلیسی و عربی 18 مورد.
مشاوره رساله های فوق لیسانس 9 مورد.
دریافت مدال افتخاری تیراندازی در استوک مندویل انگلستان سال 58.
دارنده ی رکورد شنای معلولین ایران سال 1365.
دریافت 2 نشان لیاقت وعلمی از کشور تاجیکستان سال 1384.
نامزد دریافت نشان دولتی ونامزد نخبگان کشور سال 1390.
دریافت گواهینامه داوری مقالات و یا هیات علمی اولین همایش علوم انسانی و اسلامی 1392.
نخبه ورزشی و پژوهشی بازنشستگان کشوری در سال 1398

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پروفسورحسابی» ثبت شده است


ﺩﺭ ﺣﺪﻭﺩ ١٩٥٠ ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ، ﺭﻭﻡ ﺑﻪ ﺍﻭﺭﺷﻠﻴﻢ ﺣﻤﻠﻪ ﻛﺮﺩ، ﺁﻥ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﻭﻳﺮﺍﻥ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺮﺩﮔﻰ ﮔﺮﻓﺖ . ﺣﺪﻭﺩ ٤٥ ﺗﺎ ٦٠ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺩﮔﺎﻥ، ﺑﺮﺍ ﻯ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻛﻮﻟﻮﺳﻴﻮﻡ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ . ﺑﺨﺶ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺩﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﺣﻴﻦ ﻛﺎﺭ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ .
ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺍﻓﺘﺘﺎﺣﻴﻪ ﻛﻮﻟﻮﺳﻴﻮﻡ ﺑﺎ ﻛﺸﺘﺎﺭ ٩ ﻫﺰﺍﺭ ﺣﻴﻮﺍﻥ ﻏﻴﺮﺍﻫﻠﻰ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺷﺪ.
ﺩﺭ ﻛﻮﻟﺴﻴﻮﻡ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺟﺪﺍ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻃﺒﻘﻪ ﭘﻨﺠﻢ ﺑﻮﺩ، ﻛﻪ ﺩﻳﺪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺪﻯ ﺑﻪ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺩﺍﺷﺖ . ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻛﻮﻟﻮﺳﻴﻮﻡ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻧﺎﺍﻣﻦ ﻭ ﺧﻄﺮﻧﺎﻙ ﺑﻮﺩ، ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺳﻜﻮﻫﺎﻯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﻃﻨﺎﺏ ﻫﺎﻳﻰ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻣﻴﺸﺪ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺍﺯ ﭼﻨﺪﻯ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﻴﺸﺪﻧﺪ
ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﺯ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۰۵
موسی الرضا امین زارعین

به نام خداوند جان وخرد

تقدیم به شما که نیک می اندیشید .

بهار طبیعت وحلول سال نو (1392)را برهمه ی ایرانیان عزیز پیشاپیش مبارک باد گفته وتوفیق همگان را ازایزد منان مسالت داریم .

«(سفره ی هفت سین باپروفسور محمود حسابی ودانشمند بزرگ جهان ،آلبرت انیشتن)»

 

درزمان تدریس در دانشگاه پرینستون ،دکتر حسابی تصمیم می گیرند سفره ی ،هفت سینی برای انیشتن وجمعی از بزرگترین دانشمندان دنیا از جمله بور،فرمی ،شورندیگر،دیراگ ودیگر استادان دانشگا ه بچینند وایشان رابرای سال نو دعوت کنند.

آقای دکتر خودشان کارت های دعوت راطراحی می کنند وحاشیه آن را باگل های نیلوفر که زیر ستون تخت جمشید،هست تزیین می کنند ومنشاءومفهوم این گل ها را هم توضیح می دهند .چون می دانستند ،وقتی ریشه مشخص می شود، برای طرف مقابل ،دلدادگی ایجاد می کند. دکتر می گفت:« برای همه کارت دعوت فرستادم وچون می دانستم انیشتن بدون ویلونش جایی نمی رود، تاکید کردم که سازش را هم باخود بیاورد .همه سروقت آمدند اما انیشتن 20دقیقه دیرتر آمد وگفت:« چون خواهرم را خیلی دوست دارم خواستم اوهم جشن سال نو ایرانیان راببیند.» من فورا یک شمع به شمع های روشن اضافه کردم وبرای انیشتن توضیح دادم که مادرآغاز سال نو به تعداد اعضای خانواده شمع روشن می کنیم واین شمع را هم برای خواهر شما اضافه کردم. به هرحال بعد از یک سری صحبت های عمومی ،انیشتن از من خواست که بادمیدن وخاموش کردن شمع ها جشن راشروع کنم .من درپاسخ به اوگفتم :ایرانی ها در طول تمدن 10هزار سال شان حرمت نور وروشنایی را نگه داشته اندواز آن پاسداری کرده اند. برای ماایرانی ها ،شمع نماد زندگی است ومامعتقدیم که زندگی در دست خداست وتنها او می تواند این شعله را خاموش یا روشن نگه دارد.»

آقای دکتر می خواست اتصال به این تمدن را حفظ کند ومی گفت: بعد ها انیشتن به من گفت :«وقتی برمی گشتیم به خواهرم گفتم حالا می فهمم معنی یک تمدن 10هزارساله چیست. مابرای کریسمس به جنگل می رویم در خت قطع می کنیم وبعدبا گل های مصنوعی آن را زینت می دهیم، اما وقتی از جشن سال نو ایرانی ها برمی گردیم ،همه ی درخت هاسبزاند ودر کنار خیابان گل وسبزه روییده است.»

 بالاخره آقای دکتر جشن نوروز را باخواندن دعای تحویل سال آغاز می کنند وبعد این دعا را تحلیل وتفسیر می کنند . به گفته ی ایشان ،همه درآن جلسه از معنای این دعا ومعانی ارزشمندی که درتعالیم مذهبی ما است شگفت زده می شوند. بعد با شیرینی های محلی از میهمانان پذیرایی می کنند وکوک ویلون انیشتن را عوض می کنند ویک آهنگ ایرانی می نوازند .همه از این آوا متعجب می شوند واز آقای دکتر توضیح می خواهند ایشان می گویند: موسیقی ایرانی یک فلسفه، یک طرز تفکر وبیان امید وآرزوست .انیشتن از اقای دکتر می خواهند که یک قطعه ی دیگر بنوازند.پس ازپایان این قطعه  که عمدا بلند تر انتخاب شده بود،انیشتن که چشم هایش رابسته بود ،بازکرد وگفت:دقیقا من هم همین رابرداشت کردم وبعد بلند شد تاسفره ی هفت سین راببیند.

 اقای دکتر تمام وسایل آزمایشگاه فیزیک را که نام آنها با «س»شروع می شد توی سفره ی چیده بود ویک تکه چمن هم ازباغبان دانشگاه پرینستون گرفته بود. بعد توضیح می دهد که این درواقع هفت چینی یعنی 7 انتخاب بوده است. تنها سبزه با «س»شروع می شود به نشانه ی رویش ،ماهی با «م»به نشانه ی جنبش ها ،آینه به نشانه یکرنگی ،شمع با«ش»نشانه ی فروغ زندگی و....،همه متعجب می شوند وانیشتن می گوید:آداب وسنن شما چیزهایی رااز دوستی احترام وحقوق بشر وحفظ محیط زیست به شما یاد می دهد آن هم در زمانی که دنیا هنوز این حرف هارانمی زند ونخبگانی مثل انیشتن ،بور،فرمی ،دیراک این مفاهیم عمیق رادرک می کردند . بعد یک کاسه آب روی میز گذاشته بودند ویک نارنج داخل آب قرار داده بودند .آقای دکتر برای میهمانان توضیح می دهند که این کاسه 10هزارسال قدمت دارد آب نشانه ی فضاست ونارنج نشانه ی کره ی زمین است واین بیانگر تعلیق کره ی زمین درفضاست .انیشتن رنگش می پرد ،عقب عقب می رود وروی صندلی می افتد وحالش بد می شود. از او می پرسند که چه اتفاقی افتاده است ؟می گوید :

"مادرمملکت خودمان 200سال پیش دانشمندانی داشتیم که وقتی این حرف رازد ،کلیسا اورا به مرگ محکوم کرد،اماشمااز 10هزارسال پیش این مطلب را به زیبایی به فرزندان تان آموزش می دهید. علم شماکجا وعلم ما کجا ؟!"

چقدرزبیا آقای دکتر به بهانه ی نوروز فرهنگ واعتبار ملی خودش را به جهانیان معرفی می کنند .

«پایان »

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۱ ، ۲۳:۵۶
موسی الرضا امین زارعین

      نامه روان شاد سیدمحمدحسین شهریاربه مرحوم انیشتن که توسط پرفسورحسابی برای ایشان قرائت شد.

انیشتن یک سلام ناشناس البته می بخشی

دوان درسایه روشنهای یک مهتاب خلیایی

نسیم شرق میاید،شکنج طره ها افشان

فشرده زیر بازو شاخه های نرگس ومریم

از آنهاییکه درسعدیه شیراز می رویند

زچین وموج دریاها وپیچ وتاب جنگل ها

دوان میاید وصبح سحر خواهد به سرکوبید

درخلوت سرای قصر سلطان ریاضی را

درون کاخ استغنا،فراز تخت اندیشه

سراززانوی استغراق خودبردار

باین مهمان که بی هنگام وناخوانده است دربگشا

اجازت ده که بادست لطیف خویش بنوازد

بنرمی چین پیشانی افکاربلندت را

به آن ابریشم اندیشه هایت شانه خواهد زد

نبوغ شعرمشرق نیز با آیین درویشی

بکف جام شرابی ازسبوی حافظ وخیام

به دنبال نسیم ازدررسیده می زند زانو

که بوسد دست پیر حکمت دانای مغرب را

انیشتن آفرین برتو

خلاءباسرعت نوری که داری درنوردیدی

زمان درجاودان پی شد مکان درلامکان طی شد

حیات جاودان کزدرک بیرون بود پیداشد

بهشت روح علوی هم که دین می گفت جزاین نیست

توباهم آشتی دادی جهان دین ودانش را

انیشتن نازشست تو:

نشان دادی که جرم وجسم چیزیجز انرژی نیست

اتم تا می شکافد جزو جمع عالم بالاست

بچشم موشکاف اهل عرفان وتصوف نیز

جهان ماحباب روی چین آب راماند

من ناخوانده دفتر هم که طفل مکتب عشقم

جهان جسم،موجی ازجهان روح می بینم

اصالت نیست درماده

انیشتن صدهزار احسن ولیکن صدهزارافسوس

حریف ازکشف والهام تودارد بمب می سازد

انیشتن اژدهای جنگ

جهنم کام وحشتناک خود راباز خواهد کرد

دگر پیمانه عمرجهان لبریز خواهد شد

دگرعشق ومحبت ازطبیعت قهرخواهد کرد

چه می گویم ؟

مگرمهرووفا محکوم اضمحلال خواهد بود

(مگرآءسحرخیزان سوی گردون نخواهد شد)

مگریک مادر ازدل(وای فرزندم )نخواهد گفت

انیشتن بغض دارم درگلو دستم بدامانت

نبوغ خود بکام التیام زخم انسان کن

سراین ناجوانمردان سنگین دل براه آور

نژاد وکیش وملیت یکی کن ای بزرگ استاد

زمین یک پایتخت امپراطوری وجدان کن

تفوق درجهان قائل مشو جز علم وتقوارا

انیشتن نامی ازایران ویران هم شنیدستی ؟

حکیما محترم میدارمهدابن سینا را

باین وحشی تمدن گوشزد کن حرمت مارا

انیشتن یافراتر نه جهان عقل هم طی کن

کنارهم بین موسی وعیسی ومحمدرا

کلیدعشق رابردار وحل این معما کن

وگرشداززبان علم این قفل کهن واکن

انیشتن بازهم بالا

خدارانیزپیدا کن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۱ ، ۲۳:۵۷
موسی الرضا امین زارعین