کلام

نوشته ها،‌مقاله ها و پرسش و پاسخ

کلام

نوشته ها،‌مقاله ها و پرسش و پاسخ

کلام

هوالقادر

دکتر موسی الرضا امین زارعین متولد سال 1338
قطع نخاع مهره 6 گردن در حین مسابقات کشتی در تاریخ 23/04/1358در گناباد،
دانشجوی فنی مهندسی در گرگان.
اخذ مدرک دکتری فلسفه علم از بخش شرق شناسی دانشگاه مسکو در شهر دوشنبه (استالین آباد) درسال 1388.
موسس جامعه معلولین سامان سبزوار.
رییس انجمن تشکلهای معلولین خراسان رضوی.
عضو هیئت امناء جامعه معلولین ایران.
اقدام و مشارکت به احداث 113 واحد مسکونی برای معلولین.
شهروند طلایی و معلول نمونه ی کشور در سال های 86 و87 ازطرف شهرداری تهران و سازمان بهزیستی کل کشور.
انتخاب به عنوان معلم نمونه ی شهرستان سبزوار 2 بار و استان خراسان 1 بار
قبولی در کنکور سراسری 3 بار؛ مکانیک گرگان سال1357؛ برق مشهد سال؛ 1365نقشه کشی صنعتی تهران سال 1366.
مقالات وکتب چاپ شده به زبان های فارسی، روسی، سرلیک، انگلیسی و عربی 18 مورد.
مشاوره رساله های فوق لیسانس 9 مورد.
دریافت مدال افتخاری تیراندازی در استوک مندویل انگلستان سال 58.
دارنده ی رکورد شنای معلولین ایران سال 1365.
دریافت 2 نشان لیاقت وعلمی از کشور تاجیکستان سال 1384.
نامزد دریافت نشان دولتی ونامزد نخبگان کشور سال 1390.
دریافت گواهینامه داوری مقالات و یا هیات علمی اولین همایش علوم انسانی و اسلامی 1392.
نخبه ورزشی و پژوهشی بازنشستگان کشوری در سال 1398

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گلستان و بوستان» ثبت شده است

دریغا دریابندری!

        هر گاه بزرگواری به عمر کمال از دست می رود. یک فرموده و یک اندیشه یادآور می شود. نخست اینکه به فرموده ابن‌سینا چون روح به کمال رسیده است از تدبیر بدن باز ایستاده جان به هوای روی او خدمت تن نمی کند. و اما به اندیشه کمترین آیا جامعه و روزگار آبستن رخداد ناگواری است که؟ خداوند نخواسته است این عزیز بیش از این آزرده و رنجور گردد.َ

از صبح که این عکس نجف دریابندری را در ایبنا دیدم حالم خراب است. محمد زهرایی می‌گفت از دریابندری پرسیدند جمالزاده چه می‌کند؟ با همان ظرافت معهودش گفت: سالهاست مشغول مردن است. عکس دریابندری را که دیدم به یاد این حرفش افتادم. هیهات از زندگی! دریغ از دریابندری!
 این کوزه‌گر دهر چنین جام لطیف
می‌سازد و باز بر زمین می‌زندش

     دریابندری نمونۀ یک روشنفکر روشن‌بین بود؛ هوشمند و فهمیده. ظریف و بذله‌گو و نکته‌پرداز. خوش‌مشرب و خوش‌ذوق و خوش‌قریحه. قهقهه‌هایش مشهور بود. صابون سیاست به تنش خورده بود. زندان کشیده بود. تا آنجا که من فهمیده‌ام در سیاست عمیق و جدی بود. سیاست شعرزدۀ امثال گلسرخی و  اخوان‌ثالث و دیگران را جدی نمی‌گرفت. چپ بود و چپ ماند اما منعطف بود. بی آنکه به ورطۀ زبونی و ذلّت فرو بلغزد نگاه انتقادی به جریان سیاسی چپ داشت. مقدمه‌اش بر ترجمۀ تاریخ روسیۀ شوروی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۰:۵۶
موسی الرضا امین زارعین