کلام

نوشته ها،‌مقاله ها و پرسش و پاسخ

کلام

نوشته ها،‌مقاله ها و پرسش و پاسخ

کلام

هوالقادر

دکتر موسی الرضا امین زارعین متولد سال 1338
قطع نخاع مهره 6 گردن در حین مسابقات کشتی در تاریخ 23/04/1358در گناباد،
دانشجوی فنی مهندسی در گرگان.
اخذ مدرک دکتری فلسفه علم از بخش شرق شناسی دانشگاه مسکو در شهر دوشنبه (استالین آباد) درسال 1388.
موسس جامعه معلولین سامان سبزوار.
رییس انجمن تشکلهای معلولین خراسان رضوی.
عضو هیئت امناء جامعه معلولین ایران.
اقدام و مشارکت به احداث 113 واحد مسکونی برای معلولین.
شهروند طلایی و معلول نمونه ی کشور در سال های 86 و87 ازطرف شهرداری تهران و سازمان بهزیستی کل کشور.
انتخاب به عنوان معلم نمونه ی شهرستان سبزوار 2 بار و استان خراسان 1 بار
قبولی در کنکور سراسری 3 بار؛ مکانیک گرگان سال1357؛ برق مشهد سال؛ 1365نقشه کشی صنعتی تهران سال 1366.
مقالات وکتب چاپ شده به زبان های فارسی، روسی، سرلیک، انگلیسی و عربی 18 مورد.
مشاوره رساله های فوق لیسانس 9 مورد.
دریافت مدال افتخاری تیراندازی در استوک مندویل انگلستان سال 58.
دارنده ی رکورد شنای معلولین ایران سال 1365.
دریافت 2 نشان لیاقت وعلمی از کشور تاجیکستان سال 1384.
نامزد دریافت نشان دولتی ونامزد نخبگان کشور سال 1390.
دریافت گواهینامه داوری مقالات و یا هیات علمی اولین همایش علوم انسانی و اسلامی 1392.
نخبه ورزشی و پژوهشی بازنشستگان کشوری در سال 1398

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۶۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حافظ» ثبت شده است

        در فراز و فرود زندگی ازدواج فرزند دار شدن و همسرداری نوردیدگان آنچنان را آنچنانتر می کند گلی است که به سبزه آراسته می گردد. شادی و اندوه را می فزاید.

           تا پیش از ورود روح الامین به زندگی هر از گاهی میخی به تابوت می زدیم میانگین روزی دو میخ با به بارآمدن خجسته اش ترک این زشت نمودم به سفارش غیر مستقیم شادروان دکتر متولی وبا جشن بیوگانی اش زبانم دوباره به سرودن بازشد ونیز میخ بر تابوت هفته ای دوبار ودوبار در سال روزی یک میخ نخستین دهه محرم وپسین جشن نوروز نخست به علت وهنی که به دین و شاه شهید وانرژی نهفته ای که بهدر می رود.

        و پسین به روزگار فرودستان و نادیده مهر پدر و مادر (فاماالیتیم فلا تقهر)در جشن نوروز باستانی و نیز از جشن بیوکانی ستون دلم زبانم به سرودن، پس از زمانی دراز گشاده گردید و چند باری هم به اندوه بغضم ترکید و مروارید بر گونه ام روان امید آن است که در سبزی دامان این دو دسته گل به سبزه آراسته تر گردند. 

        و بر شادیمان (من و گل صنم بانو)بیفزایند تا اندوه، گل صنم بانو را هیچگاه زیباتر و شادمان تر از شب بیوکانی ستون دلم ندیده بودم غم و شادی همراهند مانند شب و روز آرزومندم روزهای بلند وشب های کوتاه پیش رو داشته باشیم. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۳:۰۷
موسی الرضا امین زارعین

دریغا دریابندری!

        هر گاه بزرگواری به عمر کمال از دست می رود. یک فرموده و یک اندیشه یادآور می شود. نخست اینکه به فرموده ابن‌سینا چون روح به کمال رسیده است از تدبیر بدن باز ایستاده جان به هوای روی او خدمت تن نمی کند. و اما به اندیشه کمترین آیا جامعه و روزگار آبستن رخداد ناگواری است که؟ خداوند نخواسته است این عزیز بیش از این آزرده و رنجور گردد.َ

از صبح که این عکس نجف دریابندری را در ایبنا دیدم حالم خراب است. محمد زهرایی می‌گفت از دریابندری پرسیدند جمالزاده چه می‌کند؟ با همان ظرافت معهودش گفت: سالهاست مشغول مردن است. عکس دریابندری را که دیدم به یاد این حرفش افتادم. هیهات از زندگی! دریغ از دریابندری!
 این کوزه‌گر دهر چنین جام لطیف
می‌سازد و باز بر زمین می‌زندش

     دریابندری نمونۀ یک روشنفکر روشن‌بین بود؛ هوشمند و فهمیده. ظریف و بذله‌گو و نکته‌پرداز. خوش‌مشرب و خوش‌ذوق و خوش‌قریحه. قهقهه‌هایش مشهور بود. صابون سیاست به تنش خورده بود. زندان کشیده بود. تا آنجا که من فهمیده‌ام در سیاست عمیق و جدی بود. سیاست شعرزدۀ امثال گلسرخی و  اخوان‌ثالث و دیگران را جدی نمی‌گرفت. چپ بود و چپ ماند اما منعطف بود. بی آنکه به ورطۀ زبونی و ذلّت فرو بلغزد نگاه انتقادی به جریان سیاسی چپ داشت. مقدمه‌اش بر ترجمۀ تاریخ روسیۀ شوروی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۰:۵۶
موسی الرضا امین زارعین

َفَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا

پس بیابی بنده ای از بندگان من که داده ایم رحمت واموخته ایم به او علم لدنی

(آیه65سوره کهف)

جمعی که بنابه عرش افراشته اند

ایوان بلند وقصرها داشته اند

ازهستی آن قوم اثر باقی نیست 

اکنون دروند هرچه می کاشتند 

.....

ای یافته از فیض الهی صد خیر

باید که رسد خیر تو پیوسته به غیر 

از فقر مترس و رو به درویشان کن 

کاینست طریق اهل معنی در سیر 

(صفحه414،شرح دیوان منسوب به امام علی(ع )،قاضی میبدی)

بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم

مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم

زان جا که فیض جام سعادت فروغ توست

بیرون شدی نمای ز ظلمات حیرتم

هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۹ ، ۲۱:۱۲
موسی الرضا امین زارعین

              اواخر فروردین 88 بود بوی فتنه به مشام می رسید.در جمع همراهان انقلاب و دوستداران آب و خاک بودیم .برآن شدیم که برای جلوگیری از آنچه که شد ونمی بایست چاره ای بیندیشیم به پیشنهاد من قرار شد که حاجی فتاحی (ابوالشهدا)به  شادروان حاج اقا شهرستانی(هم حجره و همدرس رهبر)وکاظم کرامت رییس شورای شهربه مرحوم ابراهیمی(امام جمعه سبزوار) و من با حاج آقا علوی(زعیم سبزوار)صحبت کنیم و نامه ای به امضای روحانیت سبزوار و روحانیت استان و(تولیت آستان قدس رضوی) مرحوم عباس واعظ طبسی نهایتا به رهبری انقلاب نوشته شود که بیاری باری تعالی آتش فتنه شعله ور نشود عکس العمل بزرگواران سه گونه متفاوت بود امام جمعه فقید بسیار استقبال کرده بود ضرورت قضیه را حاج آقا علوی به من فرمودندباید فکر کنم و حاج آقا شهرستانی برآشفته بود و به عتاب گفته بود چه فتنه ای؟چه نامه ای؟شما چه خیال کرده اید؟  همان حرفی راکه بسیار کسان به مرحوم هاشمی رفسنجانی گفتند نامه ای نوشته نشد و شد آنچه نمی بایست.هر چند که جبر تاریخ کار خود را به انجام می رساند ولی ما به وظیفه عمل کرده بودیم که ما مامور به وظیفه هستیم نه نتیجه. و هم اکنون آن بزرگواران به رحمت خدا رفته اند و حاج آقا علوی حال خوشی ندارد و ما نیز در آرزوی سلامت و بهبودی و دعاگوی ایشان هستیم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۸ ، ۱۱:۱۶
موسی الرضا امین زارعین

         جاییکه برق عصیان بر آدم صفی زد

                     ما را چگونه زیبد دعوی بی گناهی            چهار دهه است برای توانخواهان انجام وظیفه می کنم(به هنگام سلامت هم)و شوربختانه طرفی نبسته و توفیقاتی نیافته بارها دست خدا را پس زده بل بدندان گزیده ام.

           زمینهای اهدایی سه گانه و چند گانه ای را به دلیل ناپختگی های متاثر از دهه نخست انقلاب از جانب نیکخواهان نپذیرفتم*.با وجود اینکه کارهایی نه در حد رضایت برای گرامیان انجام گرفته ولی تا اهداف فاصله زیاد است.(ساخت 113 واحد مسکونی از ده تا صد درصد.33 اردو خارج و داخل 15مورد به سرپرستی مهربان صفاری،بیش از یک ملیارد تومان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۸ ، ۱۸:۰۴
موسی الرضا امین زارعین

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۸ ، ۱۱:۰۵
موسی الرضا امین زارعین

می دانید چرا ساخت سریال شمس و مولانا حرام اعلام شد.

گردش در خرابات :خداوند متعلق به هیچ قوم و مذهبی نیست.

شمس دست مولانا را گرفت و در گردش های شبانه به تماشای فقیران و دردمندان قونیه برد و به آهستگی زیر گوش او گفت : 
می بینی این عورتکان را ؟ 
- اینان اگر گبرند ، اگر مسلمان ، اگر ترسایند و اگر اهل کنیسه ، همه بندگان یک خدایند ، دردمندان فراموش شده این دیارند و از طایفه شکسته دلانند ، اما افسوس که ما را غیرت  یاری ایشان نیست. ما بر خیال می رانیم و حکام بر سمند مراد سوارند.
از آن پس رفته رفته شمس، حکایات عارفان و شریعت را در گوش مولانا زمزمه کرد. به او گفت که مردان خدا تنها در مجالس و مساجد حضور ندارد، بلکه در خرابات هم هستند.
 به او یادآوری کرد که از جستجوی خداوند در

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۸ ، ۱۶:۲۹
موسی الرضا امین زارعین

              ستون دلم پنچ سال داشت گفتم به آیین گذاشتکان آموزش در کودکی نقش بر سنگ است چنانچه در میان سالی بر یخ و در کهنسالی بر آب گفتم ایشان را زبان بیاموزم  که بتواند به زبانهای انگلیسی عربی وفارسی به خوشی سخن بگوید.

              شوربختانه همان آغاز کار رها شد زیرا روح الامین ومادرش اشک می ریختند و از سختی کار نالان تسلیم شدم و اشتباه کردم.

              در دبیرستان در دورهء میانی ریاضیاش مانند درس های دیگر نبود به سفارش معاون دبیرستان امام حسین(ع) غیر انتفاعی به هنرستان خرسند شدم اشتباه کردم.

             در کارهای نیمه تخصصی خانه هم که نپرس (گل صنم بانو).اشتباه در اشتباه.دلبندم  مهندس الکتروتکنیک است but با پایهء ریاضی کارآزموده تر،پخته تر،بردبارتر می بود ولی حالا چرا؟؟؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۸ ، ۱۱:۵۵
موسی الرضا امین زارعین
مشاهده آیه در سوره

وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِکَ رَفِیقًاو آنان که اطاعت خدا و رسول کنند البته با کسانی که خدا به آن‌ها لطف فرموده یعنی با پیغمبران و صدّیقان و شهیدان و نیکوکاران محشور خواهند شد، و اینان نیکو رفیقانی هستند.


در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم
کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم
عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند
وین همه منصب از آن حور پریوش دارم
گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری
من به آه سحرت زلف مشوش دارم
گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوست
من رخ زرد به خونابه منقش دارم
گر به کاشانه رندان قدمی خواهی زد
نقل شعر شکرین و می بی غش دارم
ناوک غمزه بیار و رسن زلف که من
جنگ ها با دل مجروح بلاکش دارم
حافظا چون غم و شادی جهان در گذر است
بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۳۲
موسی الرضا امین زارعین

 وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ ۙ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ

ما قرآن را بر تونازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف دارند.برای آنها روشن کنی:و(این قرآن)مایه هدایت و رحمت است برای قومی که ایمان می آورند(نحل.64)

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد

                             عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد

ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد

                               چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد

این تطاول که کشید از غم هجران بلبل

                                تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد

گر ز مسجد به خرابات شدم 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۷ ، ۱۵:۱۶
موسی الرضا امین زارعین