یک نمونه اش داستان قیام امام حسین(ع)است خونی که بر اساس شهادتی حماسی بناشده است وسیله ءتخدیرشده یعنی چه؟!
راه تبدیل حماسه به تخدیراینست که اول عوامل تحریف کننده وحماسی راازبین ببریم وبعد عوامل تخدیرکننده
و"شل کننده"رادرآن واردکنیم وتبلیغ کنیم تااینکه خونی آنچنان جوشان به
صورت یک مایهءمسکن درآید ومتحجرشودودائم دورهم بچرخیم وبچرخانیم وبرالفاظی
که نمی شناسیم وداستانی که درنمی یابیم گریه کنیم وتکرارکنیم!
گریستن برکسی که نمی شناسیم مثل خندیدن است چه فرقی می
کندآنهاکه سب علی می کنندچراسب علی می کنند؟چون نمی شناسندش وهمان اندازه
تاثیرنداردکه آنهایی که مدح علی می کنندونمی شناسندش؟
درسوگواری وذکرویادآوری هم همینطوراست.ذکراسم واسم
هایی که نه تنهانمی شناسیم بلکه وارونه وبدجورمی شناسیم.قهرمان
حماسهءداستان رابه صورت کسی درآورده اندکه درآخرین لحظات حیات ازبست ترین
مامورین دشمن استغاثه می کندخب اینکه ضررنداردبرو وبراوگریه کن!
خون حسین(ع)درست مانندخون مسیح شده است به این معناکه
خودش رابرای امتش قربانی کرده درمعنای کاتولیکی گفته می شدمسیح خودش
راقربانی کرد.تاخداوندازتقصیراولادآدم بگذردودراینجاهم می گویندحسین(ع)خودش
راقربانی کردتاخداوندازگناه این امتی که براومی گریدبگذرد
مجموعه آثاردکترشریعتی۲۹.ص