/**/
v\:*
{behavior:url(#default#VML);} o\:* {behavior:url(#default#VML);} w\:*
{behavior:url(#default#VML);} .shape {behavior:url(#default#VML);}
فصلنامه فلسفه وکلام اسلامی آینه معرفت
دانشگاه شهید بهشتی تابستان 90
دکتر موسیالّرضا امینزارعین1
مرکز تربیت معلّم علامّه طباطبایی سبزوار
چکیدهی مقاله
آقانجفی
از جمله صاحبنظرانی است که در مورد یکی از مهمترین مسائل فلسفی و عرفانی
یعنی مسألهی جایگاه انسان در هستی و ارتباط او با خدا سخن گفته است و از
آنجا که ایشان به پیروی از افلاطون و ملاّصدرا، معتقد به اصالت، وحدت و
تشکیک وجود است، انسان را موصوف به صفات الهی میشناسد (الاّ در مورد صفات
عزّت و تکّبر که خاص خداوند است) و وصول حق را کمال مطلوب انسان دانسته و
سعادت و کمال را غیرقابل انفکاک میداند.
انسان در نزد او برتر
از همه ی موجودات و ملائکه، (حتّی در عبادت) و خلیفه و جانشین خدا در زمین
است. از نظر آقانجفی دل شکستهی مؤمنین جایگاه خداوند است.
آقانجفی
در حقیقت خداوند را از آن جهت که جامع کمال صفات انسانی است انسان کامل
دانسته با وجود این که تأثیر محیط و وراثت را نادیده نگرفته ولی نقش اساسی
را به فطرت و اختیار میدهد و اراده ی انسان را در طول اراده ی الهی
میداند. از نظر او علم ، الهاماتی غیبی و فیوضاتی باطنی است که از مقام
شامخ عقل فعّال بر قلوب معموره ریزش کرده و انسان توانایی آن را دارد که از
طریق کشف و مشاهده باطنی اندیشهاش را ارتقاء بخشد.
او
به عنوان یک فیلسوف مصلح، در صحنههای اجتماعی،عقاید مذهبی را برای حّل و
فصل مسائل اجتماعی در یک حوزه ی فعال فرهنگی به کار بسته و حسن استفاده را
مینماید.
کلید واژه: آقانجفی، انسان کامل، هستی، اصالت وجود، صفات الهی.
مقدّمه