گرکه آزادی اسیر تو شود؟
آن دیگر بی مایه و بدخو شود
گر شنیدی حرف های دیگران؟
یا تحمل کرده ای آراءِ شان
اصل آزادی چنین است نه چنان
بشنوی از دیگران حرفِ گران
در بیان آن سخن ها گُفته اند
از یَمِ مَعنی دُرَّرها سُفته اند
مارکس آزادی رهایی گفته است
سارتر هم با فلسفه آمیخته است.
سارتر هم تحتُ الشعاعِ فلسَفه
کرد قربانی همو بی وَسوَسه
از مُطَهر وز شریعت هم بگو
عام و خاصِ مطلق است آن ای عمو
بین آزادی رهایی فرق هاست
چون رهایی وضع و هم احوالِ ماست
چون که آزادی وجود و خصلت است
هم رهایی وضع و هم ماهیت است
که لنین آن را به مَسلخ برده است
هیتلر استالین، در آن پرورده است
چون لنین آن را فدایِ اِیده کرد
سارتر هم قربانی اسطوره کرد
دیگری تحت الشعاعِ کارگر*
ذبحِ شرعی کرده است و دربدر
جمله زیبای آلبر کامو را
کو در آن باشد زیادت پند ها
گرکه آزادی رود نان نیز هم؟
آورد اندوه و ماتم دمبدم
ای "امین" در حفظ آزادی بکوش
در سخن های بزرگان هوش و گوش
*گئورگ لوگاچ
در دفاع از روشنفکران، ژان پل سارتر، رحیمی، صص۲۹/۳۰
مجموعه آثار شریعتی،ج،۵ص،۶۵ و حکمت مطهر،صص،۴۳،۴۴
🖤🌹⚘️🙏🙏
✅صدیقی و منبع صدق؟
✍️سید زینالعابدین صفوی
توماس آکوئینی(آکوئیناس) از فیلسوفان مشهور قرون وسطی، بهکشیشهافلسفه میآموخت و میگفت کسی که عقل داشته باشد به ادعاهای محال، ترتیب اثر نمی دهد.
در همان حال کشیشی به بیرون اشاره کرد و صدا زد:
«گاوی در آسمان پرواز میکند!»
آکوئینی با شنیدن این سخن، ازجا برخاست تا آن «گاو آسمان پیما»(!) را ببیند.
خنده از کشیشها برخاست که:
«شما چه فیلسوفی هستید که به یک امر محال این قدر ترتیب اثر دادید؟»
آکوئینی پاسخ داد:
در ذهن من پرواز یک گاو در آسمان محال است ولی دروغ گقتن یک کشیش محالتر است!
امروز هم باید زنده شدن یک پیکر بی جان را باور کرد. باید به حرف امام جمعه موقت امالقرای جهان اسلام ترتیب اثر داد.
باید سراغ آن"غسال" رفت تا خدای ناکرده صدق آقای صدیقی زیر سوال نرود !
آن غسال از دیدگاه آقای صدیقی منبع معتبری است!!جنازه آقای حقشناس را هم او غسل داده و به او سفارش شده است تا کرامتها را در هنگام غسل شکار کند! چه منبعی از این مهمتر.
آیا اصلاً در چنین اخباری "منبع" اهمیتی دارد؟ حتماً شنیدهاید بهکسی گفته بودند مگر تو نمرده بودی؟ پاسخ داد میبینید که زندهام! گفتند نه! باور نمیکنیم چون منبع خبر ما خیلی موثق است!
مشکل ما در "نقلیگری" و نیز در اعتماد به همینمنابع است. البته وقتی برخی آیتاللهها، خاطرات معمولی یکدیگر را تکذیب کنند، ناچارند اخبار ماوراییِ یک "قابله" و "غسال" را، معتبر بدانند!
شرممان بادازاین خرقهءپشمینهءخویش
که بر این روی و ریا نام کرامات نهیم
روشنی بخش سپهر اندیشه ایران بدرود
🍀«پیوند خشونت
و
فقدانِ منطق»
از نشانه های آشکار فقدان منطق
یکی نیز
اِعمال خشونت است؛
خردمندان و منطق داران
نه با سِلاحِ خشونتُ و خشم
که با بیانی انسانی، با منطقی عقلانی و با گفتاری دلپذیر و اخلاقی
و با یک ویژگیِ شگفت و بی مانندِ انسانی، یعنی خویش را به جایِ دیگری گذاری
با هم گفتُ و شنودی آرام و انسانی دارند؛
هر گاه دیدیم کسی خشونت و خشم را به کار می گیرد
این «احتمال»را بدهیم که
اوـ
حق نوشته ای از سر درد :دکتر ابوالقاسم رحیمی
چندی است گرفتار وجود و عدمیم
گه گاه به گفتگوی کیفیم وکمیم
ایکاش به دنبال حقیقت بود یم
افسوس گرفتار هوی وصنمیم
.......... ...........
سبزواری کلام وفلسفه می گُفت
دُر دریای دینُ معرفت می سُفت
افسوس که ازبیان آن مرد بزرگ
دانشگه آزاد بگیرد پُل مُفت
....................
حاجی که به نزد حکما نامور است
در بحر کلام و فلسفه غوطهور است
گر روح مطهرش بگیرد دستم
من نیز به جمع صلحا پیوستم
امین زارعین سبزواربهمن1379