کلام

نوشته ها،‌مقاله ها و پرسش و پاسخ

کلام

نوشته ها،‌مقاله ها و پرسش و پاسخ

کلام

هوالقادر

دکتر موسی الرضا امین زارعین متولد سال 1338
قطع نخاع مهره 6 گردن در حین مسابقات کشتی در تاریخ 23/04/1358در گناباد،
دانشجوی فنی مهندسی در گرگان.
اخذ مدرک دکتری فلسفه علم از بخش شرق شناسی دانشگاه مسکو در شهر دوشنبه (استالین آباد) درسال 1388.
موسس جامعه معلولین سامان سبزوار.
رییس انجمن تشکلهای معلولین خراسان رضوی.
عضو هیئت امناء جامعه معلولین ایران.
اقدام و مشارکت به احداث 113 واحد مسکونی برای معلولین.
شهروند طلایی و معلول نمونه ی کشور در سال های 86 و87 ازطرف شهرداری تهران و سازمان بهزیستی کل کشور.
انتخاب به عنوان معلم نمونه ی شهرستان سبزوار 2 بار و استان خراسان 1 بار
قبولی در کنکور سراسری 3 بار؛ مکانیک گرگان سال1357؛ برق مشهد سال؛ 1365نقشه کشی صنعتی تهران سال 1366.
مقالات وکتب چاپ شده به زبان های فارسی، روسی، سرلیک، انگلیسی و عربی 18 مورد.
مشاوره رساله های فوق لیسانس 9 مورد.
دریافت مدال افتخاری تیراندازی در استوک مندویل انگلستان سال 58.
دارنده ی رکورد شنای معلولین ایران سال 1365.
دریافت 2 نشان لیاقت وعلمی از کشور تاجیکستان سال 1384.
نامزد دریافت نشان دولتی ونامزد نخبگان کشور سال 1390.
دریافت گواهینامه داوری مقالات و یا هیات علمی اولین همایش علوم انسانی و اسلامی 1392.
نخبه ورزشی و پژوهشی بازنشستگان کشوری در سال 1398

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

ا الهیات طبیعی: تأمل در طبیعت به قصد یافتن تأیید در اعتقادات دینی و معرفت به خداوند
natural theology
اصالت طبیعت:
naturalism
غیرشناختاری: زبان دینی علاوه بر وزه نیایش و پرستش عملکردهای ناشناخته و حقیقت ها را می شناساند.
noneognitive
سخت کیش نوین: در این نظریه طبیت صحنه و زمینه نارستگار و برای رستگاری انسان است.
neo-orthodoxy
واجب الوجود: چیزی که وجودش وابسته به وجود سایر موجودات نیست.

Necessary being
علل طبیعی: خداوند از طریق این علل اراده و مشیت خود را برمی آورد و بر جهان حکم می راند.
natural causes
ابداع: اتحاد علاقه پرشور به واقعیت های جزئی باشیفتگی همانندی به تعمیم آن را تشکیل می دهد.
novelty
حقوق طبیعی: جان لاک این حقها را مطرح کرد تا با کمک آن انقلاب 1689 انگلستان را توجیه کند.
natural rights
نتیجه ضروری: جهان بسته به اراده خداوند است نشأت گرفته لازم اصول اولیه نیست.
necessary consequence
اصالت واقع خام: نوعی برداشت از نظریه « بازنمود حقیقی واقعیت»
naïve realism
اصالت طبیعیان: معتقند که طبیت به مجموعه ای معادلات ریاضی ویرایش می شود پس هرچه در ذهن بشر باشد به ریاضیات هم ویرایش می شود.
naturalists
فرضیه سحابی: لاپلاس می گفت منظومه شمسی از سردشدن و درهم فشرده شدن گازهای سحابی حاصل شده توجیه کننده مدارهای هم صفحه است بی آن که به دخالت خداوند نیازی باشد.
nebular hypothesis
ملیت گرایی: قومیت و سرسپردگی به سرزمین آبا و اجدادی
nationalism
معیت ضروری: همان علیت است که اگر علت واقع شود معلول نیز بالضروره باید واقع شود.
necessary connection
ضرورت: علم وجود هیچ وجوب مطلقی را در ربط و نسبت های بین رویدادها ایجاب نمی کند.
necessity
معتقدات طبیعی : برای رهایی از تردیدها نیاز به عقل سلیم و باورها و عقاید طبیعی داریم.
natural beliefs
احساس طبیعی: یعنی این اعتقاد که حوادث معلولند ریشه در احساسات و غرایز انسان دارد حتی اگر بر مبنای عقل و منطق نباشد.
natural sentiment
متکلمان طبیعی مشرب: اشاره به متکلمان عقلی مشرب دارد که به توانایی عقل انسان در کشف نظام احسن و تدبیر اصلح خدا در جهان اعتقاد دارد.
natural theologians
اصالت واقع خام: مفاهیم علمی را المثنای دقیق و کامل طبیعت چنان که در نفس الامر هست می انگاشتند این نگرش را امروزه اصالت واقع خام می نامند.
naïve realism
مشاهده خنثی: این زبان زبانی خالی از تعبیر است.
neutral observation
قانون مدارانه: مکتبی بر مبنای همه استنباطهای راجع به رابطه بین هر دو رویداد جزئی.
nomothetic
مینوی: تجربه ماوراءطبیعی که اثر تحقیقی کلاسیک رودولف اوتو به کندوکاو در اطراف آن می پردازد که در آن راز ـ جذبه و حیرت جمع آمده است.
numinous
O
مشاهده گر: کسی که موضوع یا داده یا یافته های علمی را مطالعه می کنند.
observer
مشاهدات: آنچه مورد مطالعه و حس قرار می گیرد.
Observation
عینیت: آنچه عینی است و غیرذهنی
objectivity
اورگانیسمی: ما در تفسیر از حیات موجودات زنده نه ماشین وار انگار و نه اصالت حیاتی هستیم بلکه تقدم و اصالت اندامی هستیم و به وجود هیچ نوع موجود نامرئی متوسل نشده ایم.
organismic
معرفت الوجودی: در این نوع که از شگفتی آفرینی های اصیل تاریخ تکامل است درک و شناخت تازه ای از طبیعت در علم جدید مشهود می دارد.
ontological
اورگانیسم: زنده وار انگاری یا اصالت و تقدم اندام (نه ماشین وار انگاری)
organism
علم مطلق: صفاتی فلسفی تر و انتزاعی تر که ممکن است بازتاب تصویرها و شخصیت های انسانی کتاب مقدس به نظر آید در آثار اکویناس بروشنی خداوندی را جلوه گر می سازد که در بند رستگاری انسان است.
omniscience
قدرت مطلق: ر.ش. علم مطلق
ommipotence
حضور مطلق: ر.ش. علم مطلق
omnipresence
مدار: مسیر حرکت ستارگان
orbit
اکمیستها: پیروان ویلیام اکمی حکیم انگلیسی
ockhamists
نورشناسی: رشته ای در اطلاعات نوری که نیوتون در آن وارد بود.
optics
خوشبیانه: افلاطونیان کمبریج به توانائیهای انسان نگرش و دید مثبت داشتند
optimistic
سمت گیری: اشاره به جهت گیری قرون وسطی و عصراصلاح دینی
orientation
سامانمندی: منظور استفاده از مسأله نظم جهان برای مطابقت روح با ماده
orderliness
آخرت اندیشی: تفکر درباره جهان دیگر در دوره رنسانس
Other worldliness
مراحل قدرافل: اشاره به مراحل سه گانه رشد و افول شریعت عقل یا دین عقلانی
overlapping
سخت کیشی: سنت گروی انعطاف ناپذیر کلیسا
orthodoxy
مشاهدتی: بیکن جنبه قابل مشاهده علم را مهم می داند.
observational
باید: از نظر کانت اقرار به باید در زندگی عملی وجود جنبه های مختلف انتخاب را ایجاب می کند.
ought
الهیات رسمی ـ سنتی: پروتستانهایی که به نوع الهیات که ارتدوکسی بود را با قبول تکامل جمع می کردند.
Ort odox
گناه جبلی: گناهکاری ذاتی که در الهیات مسیحی گناه آدم ابوالبشر است که در نتیجه آن نوع بشر خود را از فیض خدا دور کرده است.
original sin
مرجع عینی: از نظر شلایر ماخر از آنجا که دیانت مبنی بر آگاهی انسان نسبت به خداوند بود یک مرجع عینی داشت.
objective referent
واقعه: طبق فلسفه پویش هر واقعه و حادثه اثری دارد که در موجودیت سایر وقایع قطعاً تأثیر می گذارد.
occurance
گزاره های مشاهده پذیر: اشاره به گزاره های تجربی که در شیوه قیاسی که ناظر است به نحوه ای استدلال که در جهت مخالف استقرآئ است برای بیرون کشیدن این گزاره های تجربی از نظریه های کلی .
observation statement
تناظر یک به یک همشکل وار: قرنهای پیش تصور می کردند اینگونه تناظر بین هر خصیصه از یک نظریه و خصیصه قرینه چیزی که باز می آفریند یعنی نمایشی آینه وار برقرار است.
One-to one isomorphic correspondence
اصل معرفه الوجودی: تأکید وایتهد بر این که جهان را فقط با اعتنا و استناد هستیهایی که وجود فی نفسه یا لنفسه دارند می توان شناخت.
Onto logical principle
شیء وار: این اعتقاد که ویروس هم مانند شیء است و هم واقعی
object-like
آخرت اندیشی: دیانتی که چندان اعتنایی به شأن جهان مادی و مادیات ندارد.
otherworldly 
مشاهده گر مباشر: سالیوان کسی را که در نقش دانشمند جویای دانش عینی و پیش بینی پذیری و در نقش درمانگر دارای روابط انسانی بوده است آن نقش را اینگونه می نامند.
observer participant
اهتدای اراده: ایمان یعنی جهت یافتگی و اهتدای اراده و بیشتر اعتقاد بستن در یک شخص است.
orientation of will
P
هویت متشخص: گروهی از متکلمان مسائل دینی در حوزه انسانی(0یعنی هویت متشخص) مطرح می شود.
personal selfhood
پوزیتیوستی: در این نظریه علم فقط دانشی محدود آنهم از نوع فنی تهیه و تدارک می کند.
positivistic
فلسفه علم:
philosophy of science
پیش بینی: ابراز نظر قبل از کنترل پدیدارها
prediction
وجود انسانی: نظریه اگزیستانسیالیسم در مورد اصالت وجود برای انسان.
personal existence
آفرینش مداوم
continuing creation
فلسفه پویش: نظریه ای از آلفرد وایتعهد فیلسوف انگلیسی در بیان آفرینشگری الهی در روند زمانی و اختیار مطلق او.
process philosophy
رفتار هدف دار: حرکتی که موشکهای هدف یاب برای دنبال کردن هدف از خود ظاهر می سازند.
purposeful
روانی ـ تنی: انسان یک نفس واحده است که شبکه درهم تنیده ای از فعالیت های گوناگون در وجود او فراهم آمده.
psychosomatic
بالقوگیها: در نظریه ای طبیعت یک مکانیسم جبری جامد نیست بلکه هیأتی دارای کنشهای متقابل که در اتمهایش بالقوگیهای چند احتمالی حاکم است.
potentialities
علم محض: علمی بعنوان یک نوع دانش در تماس و تأثیری که بر اندیشه انسانی دارد نه بعنوان تکنولوژی یا تأثیری که بر جامعه انسانی دارد.
pure science
پروتستان: از لفظ پروتستان فرانسه ، معترض آیین عمومی همه فرق های مسیحی غیر از کلیساهای کاتولیک رومی و ارتدوکسی شرقی .
protestanism
فلسفه دین: کاربرد روشهای انتقادی فلسفه برای تبیین مقبولات و مفاهیم سنن گوناگون دینی.
philosophy of religion
کاربست بالفعل : بخشی از فلسفه علم در پژوهشهای علمی
practice
غایت: همان معنای غرض و هدف
purpose
قوه: نیروی نهفته که برای ایجاد تحول باید به فعلیت درآید.
potentiality
پدیده: آنچه معلول است و در صورت وجود علت بوجود می آید.
phenomenon
پدرانسا نوار: نظریه کتاب مقدس در مود خداوند بعنوان پدری شبیه انسان
personal father
مکتب افلاطون :
Platonism
آونگ: پاره سنگی که با رشته ای از نقطه ثابتی آویزان است و در نوسان .
pendulum
ذرات متحرک: گالیله طبیعت را چونان ذرات متحرک معرفی می کند.
particles in motion
کیفیات اولیه: گالیله جرم و سرعت را که ذاتی جهان عینی است و آنها را اصیل و مستقل از مشاهده گر است نامید.
primary qualities
ثبات: معیاری که مبنای تصمیم گالیله در تقسیم او از کیفیات به اولیه و ثانویه بوده است.
permanence
علل طبیعی: سلسلهای از علت ها که در طبیعت برای پدیده ها وجود دارد.
physical causes
تکثر جهان ها: پدیده تعدد، وفور و چند گانگی جهانها از نظر حریفان گالیله
plurality of worlds
محتمل: دارای احتمال و شک، از نظر اوسیاندر فرضیه های محاسبه ای موافق با مشاهدات لازم نیست درست یا محتمل باشند.
probable
سیاره: جسمی آسمانی که در مداری پیرامون خورشید در گردش است.
planet
محتمل الصدق: نیوتون جسمانیت نو را یک استنباط قطعی نمی داند بلکه آن را دارای احتمال معرفی می کند.
plausible
پیش بینی پذیر: نیوتون جهان را ماشینی پیچیده که هر جزئش قابل پیش بینی است می داند.
predictable
روند: به نظر نیوتون همه بیانهای قانع کننده ای که از روند و روشی به عمل می آید باید بر وفق کوچکترین اجزاء آن باشد.
process
پیرو پیرایشگری: عنوان ترکیبی از عقاید اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و دینی که در میان پروتستانهای انگلستان رواج دارد.
puritan
مقنع: قانع شده
perstuasive
مسأله شر: اشاره به وجود افات و بلیات در طبیعت است.
problem of evil
مشیت الهی: مبحثی مورد بحث در رابطه با جهان بینی نه تاریخ و تجربه بشری
providence
پیراسته: اشاره به صفتی که به انجیل می دهند یعنی پاکی و طهارت آن .
purified
پیرایشگری: اشاره به تفسیر مجدد مسیحیت از درون دارد.
puritanism
پیش نگری: بعضی پیش نگری را با مشیت خدا برابر می دانند.
prevision
متشخص: اهل ذوق مفهوم خداوند را مفهومی سنتی و بر اساس عقل و اراده شخصی می دانند.
personal
چیرگی: اهل ذوق تسلط و غلبه روح را بر ماده در آفرینش تصدیق می کردند.
predominance
فیلسوفها: اشاره به متفکران با نفوذ و برجسته فرانسوی در نهضت روشنگری دارد.
philosophes
پیش فرضها: قرون وسطی میراث فرضهای قبلی در باب طبیت را به همراه داشت.
presuppositions
دو ران پیش از علم:
prescientific era
اخلاق پروتستانی: مجموعه از رهیافتها که بین همه شاخه های آیین پروتستان مشترک نیست.
protestant ethic
پیتیسم : نهضتی دینی در کلیسای لوتری آلمان در اواخر قرن 17
pietism
متنازع فیه: اشاره به یکی از اساسی ترین مباحث در فلسفه مبنی بر بحث انگیز بودن منزلت ذهن و رابطه ذهن با ماده.
problematic
ماقبل علمی:
prescientific
مثل اعلا: تعبیر مکانیک نیوتونی که نمونه آرمانی کار علمی است و بمنزله سرمشقی در نحوه طرح سوال و تنظیم مفاهیم درآمد.
paradigm
فلسفه تاریخ: در این فلسفه قائل است که انسان در همین زندگی فقط به مدد تلاش خود به کمال دست خواهد یافت.
philosophy of history
باپتیسها: فرقه ای از پروتستانها که معتقدند غسل  تعمید باید بعد از بلوغ انجام گیرد.
paptits
تکروی: منظور اعتقاد طرفداران روشنگری در دفاع از آزادی بیان و مخالفت با جمود و رهروی انفرادی است.
particularism
دیانت شخصی: دین و شریعت قلبی هر فرد، وسلی عقاید را تعبیر و تابعی از احوال قلبی دینی می شمرد.
Personal religion
پیشینی: اشاره به نظر دکارت که ریاضیت را بخاطر ماتقدم و ماقبل تجربی بودن و یقینی بودن استدلال کش معرفت اعلی می داند.
priori
انتظارات محتمل: آنچه احتمال تحققشان بر اساس تجارب پیشین هست.
probabl expectations
مشاهدات جزئی: هیوم می گوید با مشاهدات جزئی نمی توان به قوانین کلی دست یافت.
particular  observations
قوانین کلی: ر. به قبلی
universal law
تجربه قابل ادراک حسی: کانت می گوید معرفت و شناخت علمی ما فقط با کمک تجربه هایی که از راه احساسات محدود می شود بدست می آید یعنی عینک ذهنی که با احساسمان درک می کنیم.
perceptual experience
پدیدار: منظور همان پدیده است.
phenomena
اصل مسلم:کانت خداوند را اصل موضوع می داند که مسائل عملی اخلاق آن را ایجاب می کند.
postulate
عقل عملی: عقلی که به  ما می گوید باید چنان عمل کنیم که درستی عقاید مان را نشان دهد مانند تصدیق وجود خداوند
practical reason
مجموعه تحولات یک نوع خاص از جانداران در طی دوران پیدایش آن نوع بخصوص است.
phylogenesis
تعبیر شاعرانه: نظر گروهی از پروتستان ها که روایت کتاب مقدس را تفسیری شاعرانه از اذعان به اتکای جهان به خداوند می گرفتند.
poetic rendition
پرسبیتری: پیروان نظام کلیساهایی که در آن اداره امور بدست هیئتهایی از روحانیون و مسیحیان عادی انجام می گیرد.
presbyterian
اسفار خمسه: پنج کتاب اول از اسفار کتاب مقدس یعنی تورات
pentateuch
اولویت: از نظر شلایرماخر از مضامین اصلی الهیات اعتدالی برتری اخلاق در دیانت است.
primacy
نیروهای بیهدف: هاکسلی با در افتادن با برهان اتقان صنع انسان را محصول قدرت و قوای نابخود می داند.
purposeless
کیفیات روحی: هکل اتم را دارای یک روح راکد و یا ویژگی های روحی خیلی ابتدایی می داند.
psychic qualities
اصل مسلم: شاره به ماتریالیسم که با موضوع اصلی یعنی جبر همراه شده است.
postulate
توازی الهیت و علم: یعنی این دو زمینه در عین استقلال معتنابه از نظر موضوع شباهات مهمی از نظر ساخت دارند.
parallel
فلسفه پویش: فلسفه ای که یک نظام متافیزیک می پرورد که به همه وجوه حقیقت از جمله خدا و حوادث جهان اطلاق پذیر باشد.
process philosophy
جریان صیرورت: یکی از مفاهیم اساسی فلسفه پویش تفوق زمان است که جهان را جریان صیرورت شدن و جریان و سیلان حوادث می داند. زیرا گذر و کنش و کوشش و حرکت را اصیل تر و اساسی تر از ثبات و سکون و تقرر جوهر می داند.
process of becoming
امکانات: فلسفه پویش معتقد است امکانات قابل تخصصی وجود دارد که می توانند جانشین یکدیگر بشوند یعنی بالقوگیهایی که ممکن است به تحقق بپیوندد یا نپیوندد.
possibilities
اصالت کثرت: نظریه ای از وایتهد که معتقد است در ان هر حادثه ای برآیند منحصر بفرد مجموع تأثیراتی که به او رسیده یعنی وحدت لاحقی است که از کثرت سابق شکل یافته است.
pluralism
احتمال: کارناپ و رایشبناخ طرفدار محاسبه میزانی از احتمال بودند که برطبق آن یک نظریه را می توان معتبر شمرد یعنی نسبت استانتاجهای اثبات شده از هر نظریه به کل تعداد استنتاج های ممکن از آن.
probability
اصالت ظاهریان: روایتی از پوزیتیویسم ها که داده را همانا یافته حسی می دانند و به نظر آنها همه قضایای تحقیق پذیر باید قابل تحویل به گزاره هایی راجع به تأثیرات حسی باشند.
phenomenalists
اصالت فیزیک: روایت دیگر پوزیتیویسم که قائل به تحویل و ترجمه همه گزاره هایی مفهومی به زبان شیئی است یعنی گزاره هایی مربوط به رویدادهای جهان خارج یا نتایج تجربه مستقیم
physicalism
ملاحظات پیشین: قوانین ماقبل تجربی
a priori
مبادی هستی: از نظر مارگنائو آموختگی ها با این اصول و مبادی و تعلق خاطر ما به لایتغیرها ما را مشتاق می سازد که بگوییم معرفت ما به واقعیت همزمان با انجام کشفیات بیشتر تحول می یابد.
Principles of being
علم شخصی: کار علمی بالفعل یک دانشمند
private science
علم همگانی: جنبه هایی از کار علمی یک دانشمند که برای درمیان نهادن با جامعه اهل علم انتخاب شده است.
public seience
مشاهده پذیری همگانی: اتفاق نظر با عرف اهل علم .
public observability
اقتراحی: نوعی تأثیر روندهای مشاهده بر داده ها که به پیش بینی یک انتخابات می پردازد چه بسا نتیجه انتخابات را تغییر دهد.
pous
انگاره انتظارات: گاهی آگاهی ذهنی خود مشاهده گر هم بر وفق مفاهیمی که از دیگران آموخته است یعنی زبانی که محصول اجتماعی است اینگونه تعبیر می شود.
pattern of expectations
درمانگر روان: کسی که می کوشد عمق احوال بیمار را دریابد.
psychotherapist
داستان پندآمیز: نوعی تمثیل که حکایت ساده و شیوایی از زندگی روزمره است.
parable
برداشت های چشم اندازی: نوعی برداشت که علوم اجتماعی عرضه می کند که از نظر تاریخی نسبی و تابع روایت گران و تعبیرکنندگان خویش است.
perspectival  views
متکثر: در رئالیسم انتقادی وایتهد، واقعیت متعدد و چندگانه است هرچند که هر چیزی یا امری یا موجودی متشکل از مجموعه روابط خویش با سایر امور و اشیاء است.
pluralistic
عید پنجاهه: عید پنجاهه یا عید خمسین نام دو عید بزرگ یکی از یهود و دیگری از نصارا است . در میان یهودیان ایران بنام گلریزان معروف است.
Pentecost
Q
روابط کلی: طبق نظر کپلر برای تکوین جهان و ترکیب و ساخت ریاضی در آن روابط مقدار و اندازه مهم است نه کیفیت و چگونگی.
quantitative
روابط کیفی: در این روابط چگونگی آن مهم است نه مقدار و اندازه
qualitative
کویکرها: گروهی مذهبی در قرن 17 برهبری جورج فاکس در انگلستان با این اعتقاد که انسان بدون واسطه و با نور درونی می تواند با خدا رابطه شخصی برقرار کند.
Quakers
R
المثنا: آنچه جانشین واقعیت می شود.
replica
تکرار پذیر: پدیدارهایی که قابل تکرار هستند
repeatable
رهایشگر: خداوند که رستگاری بخش است بخاطر کرمش قلمرو طبیعت را به کلی از قلمرو عنایت جدا نکرده است .
Redeemer
واگشت گرایانه: در این نظر گاه انسان یک مکانیسم جبری پیچیده است که می تواند به زبان  اصطلاحات فیزیکی ـ شیمیایی توصیف شود یعنی تصور می کند رفتار یاکارکرد  و هر سیستمی می تواند با قوانین حاکم بر رفتار اجزای تشکیل دهنده اش توضیح شود.
reductionistic
واگشت گرایی: در این نظریه دین چیزی جز روانشناسی نیست و وران شناسی همان زیست شناسی و زیست شناسی همان شیمی مولکولهای بزرگ است که اتمهایش از قوانین فیزیک تبعیت می کند که خود سر رشته نهایی همه کارها را در دست دارد.
Reductionism
تصمیم گیری عقلانی : نوعی از توانشهای بی همتا ی انسان از نظر زیست شناسان معاصر
rational decision
آیین کاتولیک رومی: مذهب  کلیسای غربی که رهبر روحانی آن  اسقف رم(پاپ) است و شعائر لاتینی دارد.
Roman Catholicism
دین: در معنای وسیعش سمت گیری و سلوک کلی زندگی است در برابر آنچه غایت القصوی و سزاوار کمال دلبستگی و سرسپردن دانسته می شود.
religion
عملکردی انتقادی و در خور : مبدأ و موضوع فلسفه دین باید تحقیق در احوال اهل دیانت و آراء و عقاید کلامی آن ها باشد.می تواند اینچنین عملکردی نسبت به دین داشته باشد.
relevant
اصالت واقع: تفکری که در آن جهان را به همان صورتی که درک و دریافت یا تجربه می شود واقعی و مستقل ازذهن بشری می دانست
realism
وحی: القاء معانی بر قلب پیامبران از طرف خدا
Revelation
عقل: جوهر غیر مادی وجود انسان
Reason
الهیات و حیانی: : نقلی است و پیامیکه خداوند از طریق مسیح و سایر پیامبران ارسال می دارد و در کتب مقدس مدون می گردد.
revealed theology
وحی شده: حقایق وحیانی که از طرف خدا بر پیامبر نازل شده
Revealed
اصلاحگران دینی: چون لوتر و گالون که معقتد به تعهدی هستند که طی ارتباط شخصی ( قلبی) نسبت به خداوند در ا نسان هستند.
Reformers
اصلاح دینی: انقلاب دینی در اروپای غربی قرن شانزدهم به عنوان نهضتی برای اصلاح مذهب کاتولیک
Reformation
بازآرایی: بازچینی ذرات در زمان و مکان در  تعریف تغییر از نظر گالیله
Rearrangement
معرفت دینی: قبل از گالیله معتقد بودن برای رسیدن و کسب شناختی دینی باید از الهیات طبیعی بهره جست
religious knowledge
اصالت عقلی: خردگرایی دکارت که فقط مفاهیم روشن مشخصی که از راه شهود مستقیم ادراک شود یعنی بی واسطه معلوم واقع گردد موجب قطع و یقین است .
Rationalist
ساحت ربوبی: قلمرو و متصرفات الهی
Realm of God
بازنمود: پوزیتیوسهای جدید نظریه ها را افسانه های مفید می داند نه نماینده و ارائه واقعیت
Representation
انجمن سلطنتی: قدیمی ترین انجمن علمی بریتانیا که مؤسسین آن دانمشندانی بودند که برای  مباحث علمی گرد می آمدند و دولت مشوق آن ها بود.
Royal society
حرمت: حس احترامی که اهل ذوق بر اثر شگفتیهای عالم در دل دارند.
Reverence
وحدت جهانی و جامع دین: تماس با سایر فرهنگها باعث شد وحدتی جهانی اری دین ارزش پیدا کند
Religious universality
دفاع عقلانی: افلاطونیان کمبریج از مبانی دین با دید عقلی و برهانی دفاع می کردند
Rational
شریعت عقل : اهل ذوق  از پایگاه عقل برای حمایت و توجیه ضروریات مسیحت استفاده می کردند
Rational religion
تفسیر مجدد: اشاره به تحولی که در درون مسیحیت ایجاد شده از این طریق انجام شده
reinterpretation
انتظام: اشاره به نظم و ترتیب جهان به عنوان حجت اصلی بر وجود خداوند
Regularity
نهضت رمانتیک : نهضتی  فراگیر در ادبیات، هنر، فلسفه ، تاریخ و علم سیاست در اواخر قرن هجدهم در آلمان و انگلستان و فرانسه در گرفت
Reman ticism
معمار بازنشسته : منظور خدایی است که با دانش جدید عقب نشینی می کند تا به هیأت خدای بی عملی تبدیل شود.
Retired architect
ضرورت عقلانی : اهل ذوق آفرینش خداوند را ناشی از اختیاراو می دانند نه لزوم عقل
rational necessity
مدارای دینی : جان لاک کشمکشها عظیم راعامل کسب مدارای دینی می داند
religious toleration
 قابل تحویل: هابس می گفت ذهن، کاهش پذیر به اجتماع اتمها است
reducible
مؤلفه عقلانی: در قرون وسطی اعتقاد به قابل فهم بودن طبیعت باعث اعتماد به تواناییهای عقلانی بشر شد.
Rational component
عقلانیت: اشاره به خردمندی خداوند دارد
RATIONALITY
صور معقوله : از نظر افلاطون این صورتها ایجاد کننده ماده هستند
rational form
اصالت تحویل: یعنی نسبت دادن حقیقت فقط به کوچکترین اجزای سازنده جهان و تمایل به تعبیر و تفسیر سطوح اعلای یک نظام بر وفق سطوح پایین تر آن
reductionism
معرفت دینی : از نظر مصلحان دینی بنیاد معرفت دینی همان عمل فدیه پذیری خداوند در وجود مسیح است
religious knowledge
فدیه پذیری: عمل و فدا شدن مسیح و احساس قلبی مؤمنان از  بخشندگی خداوند
redemption
تعهد دینی : خداوند را دخیل در زندگی جهان دانستن
Religious commitment
فرض معقول : گروهی از نظریه پردازان عصر عقل خداوند را  پنداشت یا گمان معقول دانسته و از آن دفاع می کنند
Reasonable assumption
تجدید حیات: اشاره به قرن هجدهم که مسیحیت  سنتی زندگی دوباره یافت
revitalization
توبه: توسل و تعهد نسبت به مسیح و رعایت موازین اخلاقی
repentance
تتابع زمانی مکرر : منظور توالی است در سلسله تأثرات حسی مان  که به دفعات عدیده الف به دنبال ب رخ می دهد
reapeated temporal succession
خیر نسبی: هیوم می گوید همانطور که از یک جهان متناهی می توان به وجود یک خدا متناهی استدلال کرد از خیر نسبی در جهان هم فقط دلالت بر وجود خیر نسبی در علت آن دارد.
relative goodness
سازگاری دادن : کانت برای آشتی دادن علم و دین تحت تأثیر علم نیوتونی و وابستگی آن به مشاهده تجربی بوده است
reconciliation
مسئول: اشاره به نظر اصالت وجود در مورد انسان
responsible
تغییرات تصادفی: برای ان که نظریه انتخاب طبیعی داروین کامل گردد این مفهوم که تغییرات، کوچک و ظاهراً خود به خودی است در میان افراد یک نوع بدست آمده است
random variatious
تولد دیگر : صلای مسیحیت همواره اشاره به امکانات تازه زندگی فرددارد دل سپردن و یکدله شدن در ایمان ـ هستی خود را متحقق ساختن
Rebirth
سنت مأثور: سنتی که تعیین می کند چه نوع تبیینی را باید جست و جو کرد و تلاش علمی غالباً در چهار چوب آن انجام می گیرد .
reccived tradition
واقعی: از دید پوزیتیویستها آن است که ادارک پذیر باشد.
read
نظریه باز نمودن : نظریه باز نمودن جهان و نشان دادن آن عبارت است از ترکیب معیارهای تجربی و عقلی
representing
اطمینان بخشی : اشاره به اطمینان بخشی نظریه های علمی که عرف اهل علم به اجماعی دست می یابند که به ندرت در سایر انواع پژوهش نظیر دارد .
reliability
روابط: اشاره به این مطلب  که جدایی ساده و صریحی بین مشاهده گر و امر مشهود وجود ندارد و چراکه در علم همواره به روابط می پردازند
relationships
تجربه دینی: یکی از عناصر مشخص در تجربه دینی انسان احساس هیبت و حرمت است در برابر آنچه برایش قدسی و مقدس شمرده می شود.
religrous experience
نماد اندیشی دینی: هر شعیره یا حکم یا آیین عبادی یک عمل  کنایی یا نمایدین است که غالباً برای شرکت جستن  کنایی در رویدادهای مهم هر امت، معتقدات  دینی یکی جامعه را بیان  یا تجدید عهد می کند.
Religious symbolism
قصص دینی: داستان هایی  که با قرار دادن وضع بشری در یک زمینه کیهانی و یگانگی بخشیدن به انسان و کیهان و هر آنچه مقدس است هدایت به بار می آورد.
religious myths
جهت یافتگی : رهیافتهای جدید که عبارت است از غلبه آشتی بر قهر و بیگانگی
reorientation
الهیات وحیانی: آکونیاس نظر ارسطور را در مورد خداوند که او را علت اولی ـ محرک نامتحرک و مدبر کائنات می نامید اخذ کرد و آن را مقدمه و مدخلی بر  الهیات وحیانی قرار داد
revealed theology
دلیل تراشی یا عقلانی جلوه دادن : اشاره به این واقعیت غریب  که آنچه عقلانیت می نماید می تواند حاصل تحریف عقل باشد.
Rationalization
S
زبان کنایی: به نظر زیست شناسان نوعی از توانشهای انسان که بی همتا هستند
symbolic language
دانشمند
scientist
زبان ناظر: زبانی که در جامعه علمی مورد استفاده قرار می گیرد.
spectator language
ذهنیت (درمقابل عینی) : آنچه ذهنی است.
subjectivity
گزاره :
statement
علم: مراد از علم از نظر مؤلف علوم طبیعی و مطالعه طبیعت و انسان که بخشی از طبیعت است می باشد.
science and natural sciences
علوم اجتماعی: علوم غیر از حیطه طبیعی و مربوط زندگی اجتماعی انسان
social sciences
تفسیر ماهیت حقیقت: بخشی از متافیزیک که شامل از زبان ـ علیت ـ ذهن و ماده می شود
structure of reality
طلاب حوزه های علمیه: دانشجویان مراکز علمی که به درسهایی در زمینه علم و دین پرداخته اند.
seminary students
طرحریزی:
schematism
فلک : ستارگان
sphere
جادوگری: کارهای خارق العاده که با سحر توسط جادوگر انجام می شود.
sorcery
راکد: در تفکر اصالت واقع طبیعت را ساکن می پنداشتند و برای آن تشکیک و چون و چرا قائل نبودند.
static
حکمت مدرسی: در قرون وسطی این حکمت آمیخته ای از فلسفه و  کلام بوده است منطبق بر چهار جریان فکری: یونانی ـ رومی ـ عربی ـ عبرانی
scolastic
خیر اعلی: در تعریفی که اکویناسی از خدا به دست می داد محرک غیر متحرک ارسطو وپدر انسان وار کتاب مقدس را در هم آمیخته است.
supreme good
رستگاری: سعادت انسان  طبق نمایش کیهانی در این است که غایات خویش را بر فرمان و  اراده خداوند منطبق کند.
saluation
مکان: : یا فضا از مقولات کم اهمیت در نظر حکمای مدرسی ولی مورد توجه در کانون تفکر گالیله
space
کیفیات ثانویه: رنگ و دما از اینمقوله اند که از نظر گالیله واکنش ذهنی حواس انسان در برابر جهان خارج است.
secondary qualities
ماده خود بسنده: ماده ای  که برای ساختن جهان خارج کافی و شایسته است.
self – sufficient
تجربه حسی: معرفت علمی که با روشهای مشاهده و تجربه بدست آید.
sense – experience
معرفت علمی: در نظر گالیله برای رسیدن به شناخت و دانش بهترین منبع طبیعت است.
scientific knowledge
تأثرات حسی : دکارت آنچه را فقط از راه حس درک شود مغشوش و غیر قابل اعتماد می دانست
Sense- inpressions
اختلاف منظر ستارگان: اختلاف رویت و دیدن ستارگان با در نظر گرفتن محل دید ناظر
stellar parallax
عصر فضا:
Space age
نظریه پردازی: نیوتون به دانش ورزان توصیه می کند از پرداختن به نظریات زودرس پرهیز کنند.
speculation
نظریه علمی: فرضیه ای برای پاسخگویی به پرسشهای مطرح شده درباره یک پدیده
Scientific theory
مفاهیم علمی: در عصر نیوتن آن را باز نمود حقیقی جهان و بازآفرینی واقعیت عینی می دانستند.
Scientific concepts
قائم بهذات: دیدگاه بعضی اهل نظر در مورد نیروهای خود ا ستوار برای منشأ جهان
Self-contained
روحانی: اهل ذوق انسان را موجودی غیر جسمانی می دانستند.
spiritual
موجود متعال: اهل ذوق هسته اصلی ایمان را اعتقاد به یک وجود برتر و عالی می دانستند.
Supreme being
خودجوش: اشاره به عشق خودبخود و بی اختیار
spontaneous
تکلمه وحی: نظر اهل ذوق درمورد عقل که جانشین وحی شده بود به عنوان راهگشای معرفت به خدا
supplement
امداد: اشاره به کمک و عنایت فعال خداوندی
Sustenence
منظومه شمسی : منظومه ای متشکل از خورشید و سیارات بر گرد آن در مدارهای منظم
Solar system
وضع موجود: نیوتون می گوید خداوند شرایط فعلی جهان را حفظ می کند.
Status quo
روح: منظور روح عاقل یا ذهن آگاه همسان و ضامن بی همتایی بشر است.
Soul
دانش دنیوی  غیر علمی : اشاره به فرهنگهای کلاسیک باستان، به هنر و ادبیات دوران رنسانس دارد
secular  & nonscientific
انتظام آماری: اشاره به زبان ریاضی پدیده های طبیعت که باعث رسیدن به الهیات و بالعکس است .
statistical  regularity
امانتداری: مسئولیتدر برابر خداوند در مورد زندگی و مایملک خویش
stewardship
روش شناسی علمی: نوعی تخیل خلاق که نظریه و آ زمایش عناصر بنیادین آن هستند.
Scientific methodology
انتخابی ـ  انتزاعی : تأکید فلاسفه علم بر این که مفاهیم و مدلها و نظریه های علمی خصلت کنایی، انتخابی و انتزاعی دارند.
selective & abstractive
استنباط علمی: اشاره به این که جهان بینی مکانیستی مطرح شده در  اصالت اتم از طریق تفسیر فلسفی قابل ارزیابی نه طریق درک و فهم علمی
Scientific conclusion
شکاکان: اشاره به گروهی که حداقل تصدیق و اذعان دینی راترک گفتند و توجه خود را به طبیعت معطوف داشته بودند.
Skeptics
تجربه علمی: اعتقاد هیوم بر این که علم حوزه حد فاصلی با اخلاق و تجربه ندارد.
Scientific empiricism
دنیوی کردن: دین زدایی معرفت علمی به این معنا که مفاهیم الهیاتی باید از حوزه شناخت جهان کنار گذاشته شوند.
Secularization
انکشاف : اشاره به فاش سازی و بی پرده  گویی الهی ( طبق نظر طرفداران الهیات طبیعی).
Self-disclosure
نشانه بیماری نما : اشاره به تلاش اسقف باتلر که وحی رابا قیاس کردن آن با الهیات طبیعی توجیه می کند
symptomatic
خرافات: خداپرستان طبیعی معجزات را به این عنوان تخطئه می کردند.
superstition
قائم به ذات: هولباخ ماده را قدیم می دانست یعنی منکر خدا، اختیارو بقای روح و فقط طبیعت را سزاوار پرستش می دانست .
Self-existent
نهادهای اجتماعی:  به گفتگو روسو انسان طبعتاً مایل به خیر است و شر
Social institution
محیط اجتماعی و مهندسی اجتماعی : از نهادهای اجتماعی و محیط اجتماعی ناشی می شود نه رفتار افراد اشاره به علاقه نویسندگان عصر روشنگری به کنترل فنی جامعه
social nvironment  & Social engineering
جداانگاری دینی و دنیا : انفکاک دین و دنیا را اهل روشنگری نیروی رهاننده ای برای شأن و حرمت انسانی و خودمختاری مشروع پژوهشهای علمی می دانند.
secularization
مافی الضمیر: فردیت یعنی تأکیدبر فرد خاص انسان و بیان آنچه دردرونش است .
Self-expression
منجی: اشاره به مسیح به عنوان نجات دهنده بشریت
savior
خویش اندیشی: وسلی درمان خود مرکزی انسان با تحول و تکان عمیق و دگرگونسازی است .
Self –centeredness
حقایق بدیهی: دکارت معتقد است حقایق بدیهی و مشهود باعث استنتاج ریاضی هستند.
Self-evident
ادارکات حسی: منظور دریافت تأثرات جزئی حواس پنجگانه جسمانی است .
Sense-perception
تأثرات حسی: از نظر هیوم باید به یافته های حسی و مفاهیم مشتق شده از حواس یعنی آثار ذهنی آن متوسل شد. البته تأثرات حسی منقطع ، فرار و جسته و گریخته است .
Sense impressions
نظرپردازی: هر قول و قضیه ای که فراتر از حد علم باشد، نظر پردازی است
speculation
محصول حیات- قالب ذهن: این دو عامل مشترکاً معرفت را بوجود می آورند.
Sensory & Structure of consciousness
نظام فرا پدیداری: از نظر کانت واکنش انسان در برابر غایت و کمال جهان دلیلی بر وجود یک نظم و انتظام فوق پدیده ای است .
Supraphnomenal order
ثبات صورزیستی: این نظریه نتیجه این عقیده است که هر نوعی از موجودات به همین صورت  کنونی اش به دست خداوند آفریده شده است .
Stabitlity of biological forms
بقای  انسب: طبق نظر داروین از میان افراد یک نوع بهترین باقی می ماند که از بقیه بیشتر عمر می کند و زاد و ولد بیشتری دارد.
Survival of the fittest
وسائط ثانویه : طبق نظریه داروین قوانین طبیعی به عنوان ا سباب درجه دو هستند که خداوند از طریق آن ها به آفرینش می پردازد.
Secondary means
تخصصی شدن : والاس معتقد بود با ظهور و پیشرفت مغز و عقل تحولات و اختصاصی شدن اندامهای بدن فروکش می کند
Specialization
تفهیم و تفاهم کنایی: والاس برخلاف داروین زبان انسان و حیوان را کاملاً متمایز و مفهومی نمادین  می داند.
Symbolic communication
دارونیسیم اجتماعی: از ترکیب و التقاط آراء زیست شناختی و سیاسی چیزی به این نام  ببار آمد.
Social Darwinism
بارقه: طبق نظر نوخواهان طبع انسان سرشتی لاهوتی دارد و انسان نوری از خداوند است .
Spark
حوزه طبیعت و حوزه انسانی: دو محدوده و ناحیه ای که ریچل معتقد است میانشان تقابل صریحی وجوددارد.
Sphere of nature  Human sphere
مادون انسانی: نوخواهان سرآغاز انسان را نوعی مادون انسانی می دانند
Subhuman
جملات: اشاره به نظریه پوزیتیویستها که گزاره های متد اول متافیزیک ـ اخلاق و الهیات نه صادق اند و نه کاذب بلکه فاقد معنی یعنی  شبیه قضیه های فارغ و تهی ازدلالت حقیقی هستند.
Sentences
خودگردانی: پذیرش دسته جمعی عقایدو وفاداری و تعهد مشترک عامل خودگردانی ـ خودفرمانی و استقلال یک جامعه است.
Self-goverment
نمونه های معیار: کارهای علمی سابقند که گروه معینی از دانشمندان در زمان معینی آن ها را پذیرفته اند.
Standard examples
انقلاب علمی: از نظر کوهن وقوع نادر یک تحول عظیم در سرمشقها یا نمونه های عالی ارمانی اثرات دراز آهنگ به بار می آورد ماندن فیزیک نیوتونی ـ نسبیت انیشیتن
Scientific revolution
نمادین: اشاره به زبانهای تخصصی که برای بیان مقاصد خاصی به کار می رود و فراورده جامعه های اهل تخصص است و جنبه های معین تجربه خود را بر وفق آن تجربه می کند.
Symbolic
قوانین ذهنی: نتیجه قالب مفهومی تفکری  است که دانش مشاهدتی ما به ضرب روش تدوین و تنسیق ما در آن ریخته می شود.
Subjective laws
اهل علم: گسترده بین المللی دارد ولی اعضای آن پای بند به سنت مشترک واحدی هستند.
Scienficic community
از خود فراتر رفتن: منظور رسیدن به فراسوی فردیت است .
Self – transcending
داده های اجتماعی : داده هایی  گرانبار از نظریه و تعبیر شده به سیاق مقولات مفهومی در آمده
Social data
تجربه ذهنی: نخستین نمونه مربوط است به  این سهم خود مشاهده گر در شناخت زندگی  درونی یا ذهنیات اشخاص دیگری که تحت مطالعه او هستند.
Subjective experience
عالمان اجتماعی: گروهی از عالمان که هدفشان احراز قوانین یکسان و اطلاق آن بر پدیده هایی است که مستقیماً مشاهده پذیرند.
Social scientists
قضایای شخصیه: : قضایایی راجع به مصادیق جزئی که یک خصیصه بارز مربوط به نوع پژوهش تاریخی است .
Singular statements
گزینشگری: بعضی وجوه و جنبه های رشته ژنتیک می تواند در متن و زمینه دیگری که نظم و انتظام قانونمند تکرار پذیر دارد مورد مطالعه  و امکان نظر قرار  گیرد .
Selectivity
سرافین: گروهی از فرشتگان که با کروبیان در اطراف عرش خدا جای دارند.
Seraphim
T
خداپرستی: اعتقاد به خدای یگانه و توحیددر آفرینش جهان
Theism
نظریه: آنچه در فیزیک  عمیقاً انتزاعی است و به طریق غیر مستقیم با آزمایش ثابت می شود.
theory
الهیات طبیعیت: بحث در اثبات وجود خداوند با استناد به شواهدی از طبیعت
Theology of nature
زمانمندی:  منزلت زمان و مکان در نسبیت
temporality
موشکهای هدف یاب: موشکهایی که رفتار هدف دار از خود ظاهر می سازند و هدف را دنبال می کنند
target- seeking missiles
جمعیتهای یکپارچه: در نظریه اورگانیسمی یعنی تقدم و اصالت اندا به وجود هیچ موجود نامرئی معتقد نیستند بلکه به رفتار مشخص جامعیت های یکپارچه و بالدین و برآمدن تکاملی ویژگیهای نو در سطوح عالیتر اشاره دارند.
totality
استعلا: تعبیری که در آن برتری انسان را از طبیعت ملحوظ می دارد.
transcendence
موقت: کشفی که برای تحلیل ماهیت حقیقت زبانهای مکمل شده آزمایشی موقت و ناکامل است یعنی هیچگونه تعبیر جامع  و شاملی به دست نمی دهد
tentative
نهایت: انتها و پایان
terminus
غایت: همان مسئله هدفدار و با غرض انگاشتن هر چیز و هر کار
Teleology 
برهان علت غایی: از نظم و تدبیر موجود در طبیعت به اندیشه وجود یک مدبر دانا رهنمون می گردد.
Theological argument
تثلیث یا ثالوث: در مسیحیت سه گانگی خدا از جهت شخصیت در  عین این که طبیعت او واحد است شامل پدر ـ پسر ( تجسد در عیسی) ـ روح القدس
Trinity
زمان: از دیدگاه گالیله مفهومی قابل اندازه گیری با علائم ریاضی
time
غایت شناختی این تبیین مختص قدما بوده ا ست به عنوان مثال سؤال از چرایی مانند چرا اشیا سقوط می کنند
Teleological
دما: گالیله معقتد بود این مقوله از ذهن بشر معنی و مایه می گیرد نه از اشیای مشهود
temperature
جوهر اندیشنده: تعریفی که دکارت از ذهن دارد یعنی آنچه باعث اندشیدن می شود.
Thinking substance
فلسفه تومایی: فلسفه ای منسوب به توماس اکویناس که اعتبارش به ارسطو باز می گردد.
thomistic
درست: صحیح و مطابق با واقعیت
True
نیروی مماسی: یا ظلی نیرویی که باعث می شود ماه را در طول مدار به پیش براند.
tangential force
مدار: افاطونیان کمبریج خواهان مدار بودند:
Toleration
حقیقت:
Truth
این جهانی: اشاره به دنیا دارد
This-worldly
نظریه معرفت: نظریه ای که از دو فیلسوف هیوم و کانت مبنی بر این که هیوم می گوید هر گونه معرفتی از  تأثیرات حسی و مشاهدات نشأت می گیرد و کانت می گوید شالوده دین در زندگی عملی انسان و احوال قلبی و وجدان اخلاقی است.
theory of knowledge
لوح ساده: لوح سفید نانوشته ای که حواس، اثار خو را برآن می نگارند.
tabula rasa
خداشناسانه، خدانشناسانه و الحادی : هیوم می گوید وجود خداوند را  نه می شوند اثبات کرد و نه انکار بهدلیل فقدان شواهد لا ادری گویا نه باید از قضاوت خودداری کرد.
Theistic & atheistic
اشیا فی نفسه: اشیاء دردرون خود شان یا نفس الامر ند و حقیقت آن جدا از شیوه های اندیشه بشری قابل شناخت نیست (  کانت)
Things in-themselves
سلسله زمانی: از نظر کانت علت فقط برای اقلامی  که در سلسله زمانی واقعند معنی دارد نه برای کل آن سلسله
Temporal series
عقل نظری: عقلی که باید بتوانیم با کمک آن حقیقت چیزی را اثبات کنیم .
Theoretical reason
نظریه تکامل: نظریه ای از  داروین
theory of evolution
خداشناس: از نظر داروین کسی می تواند قائل به وجودیک علت اولی  باشد که ذهن هشیاری کمابیش شبیه به انسان داشته باشد.
theist
لیبرالیسم کلامی:  حد واسط سنت گرایی و نوخواهی است که توافقش با نوخواهی در پذیرا بودن دانش علمی تکامل و با نوخواهی فاصله اش با قدما درباره خداوند و انسان
Theorical liberalism
خدامدار و مسیح مدار: الهیات از نظر بارت این گونه باید باشد یعنی ناظر به خداوند و فعل او که در مسیح جلوه گر است.
Theo centric – Christocentric
همانگویی: که به آن تکرر موضوع یا تکرار معلوم گفته اند به قضایایی می گویند که صدق یا ضرورت و بداهت منطقی دارند.
Tautology
پیش نهاده: کوهن پیشنهاده یاتز را با شواهد تاریخی مستند ساخته و نشان داده که اعتبار  جامعه اهل علم بر مفروضات و مسلمات مهر تأیید  می زند.
Thesis
شگردهای استنتاج : تولمین بر آن است که نظریه ها عبارتند از شیوه های استنتاج که در درجه اول برای انجام پیش بینی ها مفیدند.
techniques
زمینه نظری: تعبیر و تفسیر روابط بین دو رویداد تاریخی حاصل کارکرد هم زمینه نظری است  که در چهارچوبش آن رویداد ملحوظ می شود و هم زمینه تاریخی  که رویداد در آن رخ می دهد
theoretic al context
استعجالاً: یعنی پذیرش فرضیه به نحوی موقت و آزمایشی
tentativeness
U
افسانه های مفید: آنچه غیر واقع است برخلاف زبان علم و دین که از نظر مرجع و محتوا واقع نگرند
useful fictions
بی همتایی: اهل دیانت در برابر  پیشرفت علم تلاش می کنند بی همتا بودن و اشرفیت بشر را حفظ کنند.
Unigueness
محرک غیر متحرک: تعریف ارسطو از خداوند
unmoved mover
مشاهده ناپذیر: غیر قابل دیدن
Unobservable
غیر ممتد: بدون بعد و ادامه و تعبیری است که دکارت از ذهن دارد برخلاف ماده
unextended
محافظه کار مفرط: نیوتون معتقد است خداوند در بند حفظ وضع موجود است .
Ultimate conservative  
گشایش یابی :
unfolding
صور کلی و قالبهای فکری: هیوم می گوید ذهن ادارکات حسی را می گیرد نه صورتهای کلی ساختار و تشکیالت فکری را
universel forms & structures of thought
غیر معلول: اشاره به نظر هیوم این که به وجود یک سلسله نامتناهی از حوادث در جهانی قائم به ذات قائل باشیم معقولتر است تا به وجود یک علت اولای غیر معلول
Uncaused
تکالیف عام: یعنی تکالیفی که عقلاً همه آحاد انسان در برابر آن یکسان  و به آن مکلفند و منوط به عواطف شخصی نیست
Universal obligation
همشکل انگاری: در زمین شناسی، فرضیه ای  که به موجب آن تغییرات حادث در قشر جامد زمین در دوران های گذشته به همان روشی ایجاد شده که هم اکنون نیز آن حوادث روی می دهد.
uniformitarianism
مسیر متشابه: جامعه شناسان متأخرتر معتقدند تکامل اجتماعی یک مسیر یکنواخت و یکسان دارد.
Uniform
سیر صعودی: اشاره به مسیر استکمالی ماده و ذهن که رسم خداوند را در به بار آوردن ترقی به ما نشان می دهد.
Upward march
ناشناختنی:  از نظر هربرت اسپنسر خداوند وجودی غیر قابل شناخت ابدی و مطلق درنیافتنی که جز تصدیق وجودش هیچ نمی توان گفت
Unknowable
شناخت: منظور و هدف علم است که در این صورت یعنی بیشتر سلطه فکری ـ عقلی تا سلطه عملی آنگاه انسجام و جامعیت
understanding
نظریه ناباب : نظریه ای که نمی تواند به صورت قاعده ای برای استنتاج یا به عنوان اصل راهنمایی پژوهش بیشتر به کار  رود برابر با این که بگویم کاذب است .
Unsatisfactory
قصدمشترک: عینیت به معنای غیاب قضاوت شخصی نیست بلکه به گفته پولانی به معنای وجود یک هدف مشترک و معقول است .
universal intent
شمول: دومین جنبه معتبر عینیت ایده آل است . زیرا دانشمندان توجه خود را به جنبه هایی از تجربه معطوف می دارند که شاملند
universality
غیر منتظر ا نگی : احساسی  که اشاره به کشش و  کوششی مستقل از اراده ما دارد.
Unexpectedness
دلبستگی واپسین: تیلیخ را موضوع دلبستگی واپسین می داند و در الهیات اهل  کتاب عالم یا صاحب تجربه در واقع یک عامل سهیم و مباشر است نه یک ناظر برکنار
Ultimate concern
تعهدی بی محابا : دلبستگی واپسین داشتن یعنی تعهد بی محابا ـ بیعت و سرسپردگی.
Unreserved commitment
V
نیروی حیاتی: دسته ای از ادیان  که به رخنه ای از نوع دیگر در نظام طبیعت قائل شدند به یک مبدأ حیات یا نیروی حیاتی که در ماده نفوذ و سریان دارد
vital force
اصالت حیات: به یک روح غیر مادی در بدن مادی معتقدند و انسان را جدا از بقیه طبیعت می دانند.
Vitalists
سرعت:از نظر  گالیله مفهومی قابل اندازه گیری با علائم ریاضی
Velocity
متغیر: از نظر گالیله جرم و سرعت دو چیزی هستند که  در نظریه نسبیت معلوم شد مستقل از مشاهده گر نیستند.
variable
نص ملفوظ: کتاب  صامت که از نظر لوتر محمل و منشأ اعتبار وحی نیست .
verbol text
زهره: یا ناهید یکی از سیاره های منظومه شمسی
Venus
اهل ذوق: دانشمندان انگلیسی قرن هفدهم که مردمانی دیندار و دارای زمینه پیرایشگرانه بودند.
Virtuosi
پیشه: از نظر پیرایشگران از کار انگیزه ای اضافی برای پیش گرفتن کار علمی استفاده شده است .
vocation
فضایل شغلی: برتریهای شغلی که گروهی آن را دیلل برگزیده بودن از طرف خدا می دانستند.
Vocational virtues
سرزندگی: طرفداران واکنش رمانتیک طبیعت را بیجان نمی دانند بلکه آکنده از زیبایی و شادابی و یک حقیقت روحانی نهانی می دانند.
vitaltity
ژرف بینی: آنچه  که از دید اهل علم دورمانده ببیند.
Vision
تغییر پذیری: بوفون به تنوع یا تغییر پذیری طبیعی انواع اشاره کرده و گفته بود ا نقراض بعضی ا نواع باید مربوط تنازع بقا بوده است.
Variatility
مفیدیت : در انتخاب طبیعی مفید بودن و سودمندی معلول محسوب می شد نه علت یعنی آخرین فرآورد یک جریان ناآگاهانه
Vulnerable
تغیر پذیری: منظور دگرگونی و تحول اعضا و اندامهای موجودات زنده است که موضوع مطالعه علم طبیعی می باشد.
Variability
اصل تحقیق پذیری: اصل شهره خاص و معروف پوزیتویسم های منطقی که فقط گزاره های تجربی که به وسیله تجربه حسی تحقیق پذیرند را دارای معنی می داند.
Verification principle
اهتراز : در فلسفه پویش  اهتزاز و حرکت برای آن که وجود پیدا کند باید زمان و همچنین مکان داشته باشد و مانند نت موسیقی برمحور زمان رسم می شود.
Vibration
اصل تحقیق پذیری: پوزیستویسم منطقی به عنوان فلسفه ای است بر مبنای این اصل که متافیزیک و اخلاق و الهیات را تخطئه می کرد.
verification  principle
W
نظریه موجی نور: نظریه ای به مدد تمثیل و قیاس نور با خواص موجی صوت
wave theory of light
دوگانگی موجی ـ ذره ای: کاربرد تمثیلی و مجازی اصطلاحات موج وذره در توصیف رفتار الکترون
wave practical dualism
جهان نگری: دیدگاه ما نسبت به جهان
World – view
اراده : اسپینوزا این صفت را تعلق به خدا ندانسته و او را موجودی صاحب قصدو نیت نمی داند
Will
ماشین جهان: از نظر نیوتون جهان ماشین وار اثر صنع یک آفریدگار حکیم است .
World- machine
ترک دنیا : روگردانی و بی ا عتنایی به دنیا
World – denying
آرزو ـ اندیشی :  این که تحویل و فروکاهش طبیعت به مجموعه  ای از معادلات ریاضی باعث پیشرفت شده نوعی آرزواندیشی در طلیعه فیزیک جدید است .
Wish ful thinking
کل ـ  جزء ـ  جوهر ـ عرض: این مفاهیم که ذهن می سازد عامترین مقولات ا ست برای روابط بین تأثرات
Whole- part – substance- attribute
حکمت و تبدیل ناپذیری: اشاره به نظر پشینیان که قوانین علمی را بیانگر دانش و معرفت خلقت و خداوند و قصد و اراده او می دانند.
Wisdom & spontaneous
بیرون شد : گرفته شده از این بیت حافظ
زآنجا که فیض جام سعادت فروغ تست    بیرون شدی نمای زظلمات حیرتم
Way out
قدرت خواهی: از نظر نیچه تنازع بقای بی امان اراده معطوف به قدرت ا ست .
Will to power
جامعه پرستشگر : جمع یا جامعه ای که زبان دینی را همواره باید در متن و محیط  کاربرد آن مطالعه کرد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی