چگونه یک مقاله علمی بنویسیم ؟(بخش دوم )
چکیده، خلاصه جامعی از محتوای یک گزارش پژوهشی است که
همه مراحل و اجرای اصلی پژوهش را در خود دارد. هدفها، پرسش ها، روش ها، یافته ها
و نتایج پژوهش، به اختصار، در چکیده آورده میشود. در متنِ چکیده باید از ذکر هرگونه
توضیح اضافی خودداری شود. مطالب چکیده باید فقط به صورت گزارش (بدون ارزشیابی و نقد) از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول) به
صورت فعل ماضی تهیه شود.
چکیده در حقیقت بخشی کامل، جامع و مستقل از اصل گزارش در
نظر گرفته میشود و نباید پیش از انجام گزارش، پژوهش تهیه شود. طول چکیده برای
مقاله، بستگی به روشهای خاص هر مجله دارد و معمولاً بین صد تا 150کلمه پیشنهاد شده است.
واژگان کلیدی
معمولاً در انتهای چکیده، واژگان کلیدی پژوهش را بیان
میکنند تا به خواننده کمک کنند، پس از خواندن چکیده و آشنایی اجمالی با روند
تحقیق، بفهمد چه مفاهیم و موضوعاتی در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است.
معمولاً با توجه به حجم و محتوای مقاله، پنج تا هفت واژه کلیدی در هر مقاله بیان
میشود. (سرمد، 1379، ص 321).
ساختار مقاله مبتنی بر پژوهش میدانی
روشها و اصول کلی ناظر بر گزارش فعالیت پژوهشی شاخه های
علوم، تقریبا به طور خاصی به کار میروند که همگی متکی بر «روش علمی»(9) است.
انجمن روان شناسان (APA) به منظور
تسهیل در امر انتقال روش نتایج پژوهش، الگوی استاندارد شدهای را در اختیار مؤلفان
قرار داده تا در موقع تهیه گزارش پژوهشی خود، آن اصول را به کار گیرند و تقریبا
همه مجله های معتبر علوم انسانی در تهیه و تنظیم نوشته های پژوهش خود از آنها
پیروی میکنند. (هومن،1378،ص 10) که در زیر به اختصار به مراحل آن اشاره میگردد.
مقدمه
هر مقاله علمی با یک مقدمه شروع می شود و آن، خلاصهای
از فصل اول و دوم پایان نامه ها و رساله هاست که به طور مختصر به بیان کلیات تحقیق
و بررسی مختصری از پیشینه آن می پردازد؛ بنابراین در مقدمه مقاله مسئله تحقیق و
ضرورت انجام آن و اهداف آن از نظر بنیادی و کاربردی به صورت مختصر بیان میگردد و
سپس به بررسی سوابق پژوهشی که به طور مستقیم به موضوع تحقیق مرتبط است، پرداخته میشود.
مقدمه باید یک منطق اساسی را در تحقیق بیان کند و به خواننده نشان دهد که چرا این
تحقیق ادامه منطقی گزارشهای پیشین است. در این بخش پس از نتیجه گیری از پژوهش های
بررسی شده، محقق باید پرسش های پژوهش خود را به صورت استفهامی بیان کرده و به
تعریف متغیرهای تحقیق به صورت عملیاتی بپردازد. (هومن، 1378، ص 87).
روش
هدف اساسی از بیان روش آن است که به گونه ای دقیق،
چگونگی انجام پژوهش، گزارش گردد تا خواننده بتواند آن را تکرار نماید و همچنین
درباره اعتبارتایج داوری کند؛ بنابراین مؤلف باید همه مراحل اجرا، از جمله
آزمودنی ها، ابزارهای پژوهش، طرح پژوهش، روش اجرا و روش تحلیل داده ها را بیان کند.
نتایج
در این بخش، توصیف کلامیِ مختصر و مفیدی از آنچه به دست
آمده است، ارائه میشود. این توصیف کلامی با اطلاعات آماری مورد استفاده، کامل
می شود و بهترین روش آن است که داده ها از طریق شکل و نمودار یا جدول، نمایش داده
شوند. ساختار بخش نتایج، معمولاً مبتنی بر ترتیب منطقی پرسش ها یا فرضیه ها و نیز
وابسته به تأیید شده بودن یا تأیید نشده بودن فرضیه هاست. ترتیب بیان نتایج نیز یا
برحسب ترتیب تنطیم سؤال ها یا فرضیه های آنهااست، (سیف، 1375، ص 30) یا برحسب
اهمیت آنها. روش متداولِ بیان نتایج، آن است که ابتدا مهمترین و جالبترین
یافته ها و سپس به ترتیب، یافته های کم اهمیت تر ارائه میشود.
(هومن، 1378، ص 90).
ساختار مقاله مبتنی بر پژوهش توصیفی
اصول به کارگرفته شده در پژوهش های توصیفی باتوجه به
روشهای به کارگرفته شده، با اصول پژوهش های میدانی، مقداری متفاوت است. هر چند
این اصول ممکن است با توجه به موضوع های مختلف تحقیقی و رشته های مختلف، تغییر
نماید، ساختار کلیای که تقریبا همه پژوهش های توصیفی باید در قالب آن درآیند، به
شرح زیر است.
مقدمه
آنچه در مقدمه یک مقاله تحقیق کتابخانه ای قرارمیگیرد -
همانند تحقیفات میدانی - کلیاتی است که محقق باید قبل از شروع بحث، آن را برای
خواننده روشن نماید؛ مانند تعریف و بیان مسئله تحقیق، تبیین ضرورت انجام آن و
اهدافی که این تحقیق به دنبال دارد. همچنین محقق باید خلاصه ای از سابقه بحث را -
که به طور مستقیم مرتبط با موضوع است - بیان کند و در
نهایت توضیح دهد که این مقاله به دنبال کشف یا به دست آوردن چه مسئله ای است؛ به
عبارتی، مجهولات یا سؤال های مورد نظر چیست که این مقاله درصدد بیان آنهااست.
طرح بحث (متن)
در این بخش، مؤلف وارد اصل مسئله می شود. در اینجا باید
با توجه به موضوعی که مقاله در پی تحقیق آن است، عناوین فرعی تر از هم متمایز
گردند. محقق در تبیین این قسمت از بحث، باید اصول مهم قواعد محتوایی مقاله را مورد
توجه قراردهد و سعی کند آنها را مراعات نماید؛ اصولی مانند: منطقی و مستدل بودن،
منظم و منسجم بودن، تناسب بحث با عنوان اصلی، ارتباط منطقی بین عناوین فرعی تر در مسئله،
خلاقیت و نوآوری در محتوا، اجتناب از کلی گویی، مستندبودن بحث به نظریه های علمی و
دینی، جلوگیری از حاشیه روی افراطی که به انحراف بحث از مسیر اصلی می انجامد و
موجب خستگی خواننده میشود و همچنین پرهیز از خلاصه گویی و موجزگویی تفریطی که به
ابهام در فهم می انجامد، رعایت امانت حقوق مؤلفان، اجتناب از استناددادن به صورت
افراطی، توجه داشتن به ابعاد مختلف مسئله و امثال اینها.
نتیجه گیری
در این قسمت محقق باید به نتیجه معقول، منطقی و مستدل
برسد. نداشتن تعصب و سوگیری غیرمنصفانه در نتیجه گیری، ارتباط دادن نتایج با مباحث
مطرح شده در پیشینه، ارائه راهبردها و پیشنهادهایی برای تحقیقات آینده، مشخص کردن
نقش نتایج در پیشبرد علوم بنیادی و کاربردی و امثال آن، از جمله مواردی است که
محقق باید به آنهاتوجه داشته باشد.
ارجاعات
اعتبار یک گزارش پژوهشی علاوه بر صحت و دقت داده ها و
استدلال حاصل از آنها، به منابع و مراجعی است که از اطلاعات آنها در پژوهش استفاده
شده است. ارجاعات از موارد مهم ساختار یک مقاله علمی است، به وسیله آن، چگونگی
استفاده از اندیشه های دیگران را به خواننده معرفی می نماید. در این قسمت به دو
بحث مهم ارجاعات اشاره میشود که یکی شیوه ارجاع دادن در متن است و دیگری شیوه ذکر
منابع در پایان مقاله.
ارجاعات در متن
نخستین چیزی که درباره استناددادن در متن باید مشخص
بشود، این است که: چه چیزی باید مستند گردد؟ مک برنی(23) (1990) موارد استنادآوردن
را به شرح زیر بیان داشته است:
باید اندیشه هایی را که به دیگران
تعلق دارند، مشخص کرد و با ذکر مأخذ نشان داد که از آنِ چه کسانی می باشند
(امانتداری)؛
هر زمان که افکار و اندیشه هایی با
چهارچوب فکری کسان دیگری همخوانی دارند، موارد را باید با ذکر منبع مشخص کرد؛
هر زمان که نظریه، روش یا داده ای
موردبحث قرار میگیرد، منبع آن را باید ذکرکرد تا اگر خواننده خواست اطلاعات
بیشتری درباره آن کسب کند، بتواند به آن مراجعه کند؛
باید نقل قولهایی را که از یک متن
به صورت مستقیم و بدون دخل و تصرف، داخل گیومه آورده میشود، مستند ساخت. (مک برنی
1990، به نقل از سیف، 1375، ص 39).
بنابراین اطلاعاتی که برای خوانندگان، اطلاعات عمومی به
حساب میآیند، لازم نیست مستند شوند. نویسنده، تنها در صورتی می تواند به آثار خود
ارجاع، دهد که این ارجاع برای مطالعه بیشتر باشد و نقل از خود، معنا ندارد. همچنین
در استنادکردن، حتی الامکان باید به منبع مستقیم یا ترجمه آن استناد کرد. تنها
زمانی به منابع دیگران استناد می شود که محقق دسترسی مستقیم به اصل اثر را نداشته
باشد که در آن صورت باید مشخص کرد که آن مطلب از یک منبع دست دوم گرفته شده است.
(سیف، 1375، ص 40).
شیوه ارجاع در متن
هرگاه در متنِ مقاله مطلبی از یک کتاب یا مجله یا.. به
صورت مستقیم یا غیر مستقیم، نقل شود، باید پس از بیان مطلب، آن را مستند ساخت. این
مستندسازی شیوه های مختلفی دارد که در اینجا به بخشهایی از آن اشاره می شود.
در استناد، نام مؤلف و صاحب اثر، بدون القاب «آقا»،
«خانم»، «استاد»، «دکتر»، «پروفسور»،آورده می شود، مگر در جایی که لقب جزو نام
مشخص شده باشد(24)، مانند خواجه نصیرالدین طوسی. (دهنوی، 1377، ص 89).
یک اثر با یک مؤلف:
پس از آوردن متن، داخل پرانتز: نام مؤلف، تاریخ انتشار،
شماره صفحه به ترتیب میآید و پس از آن، نقطه آورده میشود؛ مانند: (منطقی، 1382،
ص 27).
یک اثر با بیش از یک مؤلف:
اگر تألیف دارای دو یا سه مؤلف باشد، نام آنها به ترتیب
ذکر شده در اثر، به همراه سال انتشار و شماره صفحه میآید؛ ولی در آثار با بیش از
سه مؤلف، نام اولین مؤلف ذکر میشود و به دنبال آن عبارتِ «و همکاران» و سپس سال
انتشار و شماره صفحه میآید؛ مانند: (سرمد، بازرگان و حجازی، 1379، ص 50) یا (نوربخش و همکاران، 1346، ص 75).
آثار با نام سازمانها و نهادها:
در صورتی که آثار به نام شرکتها، انجمن ها، مؤسسات،
ادارات و مانند اینها انتشار یابند، در استنادکردن، به جای نام مؤلف، نام سازمان
میآید؛ مانند: (فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، 1382،
ص 34).
دو یا چند اثر یک مؤلف:
هرگاه به دو یا چند اثر مهم اشاره شود، همه آنها در داخل
پرانتز، و به ترتیب تاریخ نشر پشت سرهم میآیند؛ مانند: (والاس، 1980، ص 15؛ 1988،
ص 27؛ 1990، ص 5). و اگر چند اثر یک مؤلف در یک سال منتشر شده باشد، آثار مختلف او
با حروف الفبا از هم متمایز میگردند؛ مانند: (احمدی، 1365الف، ص22؛ 1365ب، ص 16).
زیرنویس (پاورقی) توضیحی
توضیحات اضافی، یا توضیح اصطلاحاتی را که نویسنده برای
حفظ انسجام متن نمی تواند آن را در متن بیاورد، می توان در زیر صفحه با مشخص کردن
شماره آنها بیان کرد. نکته قابل توجه اینکه، این توضیحات باید حتی الامکان خلاصه
ذکر شوند و نباید تکرار مطالب متن باشند.
در ترجمه متون توضیحاتی که مؤلف در زیرنویس آورده، باید
عینا ترجمه شود و در صورتی که مترجم برای بیان اصطلاح یا تبیین مطلبی توضیحی را
ضروری ببیند، می تواند آن را در پاورقی ذکرکند و در جلوی آن لفظ «مترجم» را -برای متمایز ساختن آن از توضیحات
معادلها
کلمه های بیگانه در داخل متن حتما باید به فارسی نوشته
شود و صورت خارجی آنها در پاورقی ذکر گردد و این، منحصر به اصطلاحات تخصصی یا
اسامی اشخاص است. چنانچه در موارد خاصی لازم باشد که
صورت خارجی آنها در داخل متن بیاید، باید آنها را مقابل صورت فارسی در داخل پرانتز
نوشت. (غلامحسین زاده، 1372، ص 17).
نکته قابل توجه در استناد دادن معادلها این است که
اولاً در هر متن یا مقاله یا کتاب، فقط یک بار معادل انگلیسی آنها آورده می شود؛ ثانیا
معادلهای بکار گرفته شده باید یکنواخت باشند. و در صورت آوردن معادلهای دیگر،
مثل فرانسه، آلمانی، و... باید، در متن توضیحی درباره آن داده شود. در نوشتن اسامی
اشخاص، ابتدا نام بزرگ، سپس حرف اول نام کوچک او با حروف بزرگ نوشته میشود مانند
C،Jung .
ارجاع در منابع
محقق باید در پایان مقاله فهرستی از منابع و مراجعی که
در متن به آنها استناد کرده است، به ترتیب حروف الفبای نام خانوادگی در منابع
فارسی (عربی یا انگلیسی در صورت استفاده) بیاورد. مقصود از فهرست منابع، به دست
دادنِ صورت دقیق و کامل همه مراجعی است که در متن مقاله به آنها استناد شده است.
هدف از ارائه این فهرست، نشان دادن میزان تلاش پژوهشگر در بررسی و استفاده از منابع
گوناگون، احترام به حقوق سایر نویسندگان و مؤلفان و نیز راحتی دستیابی خواننده به
منابع موردنظر است؛ علاوه براینکه تمامی مراجع و مآخذی که در متن به آنها استناد
شده، باید در فهرست منابع آورده شود، پس در بخش منابع، فقط منابعی آورده میشود که
در متن به آنها استناد شده است.
در ذکر هر منبع، حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروری به نظر
می رسند که در همه ارجاعات مشترکاند:
1. نام مؤلف یا مؤلفان؛ 2. تاریخ انتشار اثر؛ 3.عنوان
اثر؛ 4. نام شهر(ایالت)؛ 5. نام ناشر.
جداسازی این اطلاعات از هم با نقطه (.) و جداسازی اجزای
مختلف هر یک از آنها با ویرگول (،) صورت میگیرد.
برای راهنمایی بیش تر به مقالات جایگاه انسان در هستی و فلسفه هنر در همین سایت مرا جعه فرمایید .