کلام

نوشته ها،‌مقاله ها و پرسش و پاسخ

کلام

نوشته ها،‌مقاله ها و پرسش و پاسخ

کلام

هوالقادر

دکتر موسی الرضا امین زارعین متولد سال 1338
قطع نخاع مهره 6 گردن در حین مسابقات کشتی در تاریخ 23/04/1358در گناباد،
دانشجوی فنی مهندسی در گرگان.
اخذ مدرک دکتری فلسفه علم از بخش شرق شناسی دانشگاه مسکو در شهر دوشنبه (استالین آباد) درسال 1388.
موسس جامعه معلولین سامان سبزوار.
رییس انجمن تشکلهای معلولین خراسان رضوی.
عضو هیئت امناء جامعه معلولین ایران.
اقدام و مشارکت به احداث 113 واحد مسکونی برای معلولین.
شهروند طلایی و معلول نمونه ی کشور در سال های 86 و87 ازطرف شهرداری تهران و سازمان بهزیستی کل کشور.
انتخاب به عنوان معلم نمونه ی شهرستان سبزوار 2 بار و استان خراسان 1 بار
قبولی در کنکور سراسری 3 بار؛ مکانیک گرگان سال1357؛ برق مشهد سال؛ 1365نقشه کشی صنعتی تهران سال 1366.
مقالات وکتب چاپ شده به زبان های فارسی، روسی، سرلیک، انگلیسی و عربی 18 مورد.
مشاوره رساله های فوق لیسانس 9 مورد.
دریافت مدال افتخاری تیراندازی در استوک مندویل انگلستان سال 58.
دارنده ی رکورد شنای معلولین ایران سال 1365.
دریافت 2 نشان لیاقت وعلمی از کشور تاجیکستان سال 1384.
نامزد دریافت نشان دولتی ونامزد نخبگان کشور سال 1390.
دریافت گواهینامه داوری مقالات و یا هیات علمی اولین همایش علوم انسانی و اسلامی 1392.
نخبه ورزشی و پژوهشی بازنشستگان کشوری در سال 1398

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

اعتبارات دهگانه نَفس آدمی

پنجشنبه, ۹ تیر ۱۴۰۱، ۱۰:۲۲ ب.ظ

نَفس اَمّارِه=امر کننده به بدیها    نفس مزینه=تزیین کننده بدیها   نفس موسله= تزیین وتحریص   نفس لوامه= سرزنش کننده   نفس زکیه=پاک   نفس ملهمه=الهام کننده   نفس مطمئنه=بیزار از گناه    نفس راضیه=خشنود   نفس مرضیه=خدا از او خشنود    نفس ناطقه=مدرک کلیات

ای نفس پلیدِ آمر و زِشت
دوزخ شودم نصیب از این کِشت
تا چند کُنی گُنَه مُزَّین
بَل سُوَّلت ای تو دلکَشِ من
ای وسوسه گر به هر تباهی
از خواری و خِفَتَم چه خواهی
مارا نبود زِ تو رهایی
تا روزِ اَبد رفیقِ مایی
توفیق اگر رفیق گردد
هم لائمه ام شفیق گردد
هم پاکُ زَکّیه ام بخوانند
هم مُلهِمِه را ز وَحی دانند

گر شَوم بیزار از حِرض و گناه
مُطمئن گردم به توفیق اله
راضیه،مَرضّیه می‌گردد نَصیب
خاصِگان را می‌شود حُبِّ حَبیب
راضی و مَرضیّه ما را حِسرَت است
آفت این نارسیدن غِفلَت‌ است
نَفسِ راضی را شرایط بندگی است
مَرضّیه هم تا ابد تابندگی است
لیک می خواند به بد اماره ام
من از این گمره شدن بی چاره ام
چامعِ این ویژگی ها ناطق است
مُدرکِ مفهومِ کل و صادق است
صاحبانِ نَفسِ مَرضی اندَکَند
مابقی همچو "امین" خار و خَسَند
ای "امین" پس کی تو راضی می‌شوی
خارج از لهو و زِ بازی می‌شوی
گر کم از مَرضّیه خواهم از خدا
بر کریمی چون خدا کردم جَفا
 

ای نفس بلایِ مَهوشِ من
ای اسب چموش سَرکِش من
ما را نبود زِ تو جدایی
ای راضیه ای پریوَشِ من

 

نهاده ناآرام
ای جان ناآرام من، آرام گیر
ای نفس نافرجام من، آرام گیر
مأیوسُ نومیدُ عَبوسی از چه رو
نِی رامِ من، بَل دامِ من، آرام گیر
فرجام تو پدرام از لطف خدا
ای عاقبت پدرام من آرام گیر




















 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی