شبی آرام ولی آبستن
که ملا ئک همه سر در دامن
ماه تب کرده گرفته ماتم
بدتر ازختم عزای خاتم
گویا میل ندارد بچمد
بعد از این واقعه دیگر بدمد
چه خطایی است که در حال وقوع
می شود رنج بشر تازه شروع
بی نوایان به خرابه شادند
به یاد موسی بن جعفر علیه السلام
«آزادترین مرد»
روشنی در کفِ تاریک ترین انسان بود
نور در مغرب بی مهر زمان پنهان بود
باید از منطقِ زنجیرِ ستمگر پرسید
جای آزادترین مرد زمان زندان بود؟
دختری تشنه ی آغوش پدر بود و مُدام
غصه می خورد و پُر از زمزمۀ باران بود
زیر سنگینیِ اخلاقِ پُرآوازۀ او
خانه ی خشم، فرو ریخته و ویران بود
هفتمین فلسفه ی روشن پیدایش خلق
کشتۀ مغلطۀ حاکم بی ایمان بود
از همان روز که دستانِ خرد را بستند
عشق در پنجۀ یک مشت کرِ نادان بود
از همان شب که کفن بر تن هستی پیچید
زندگی مرد و زمین خسته و سرگردان بود
ایلیا رفت و زمین در تبِ دانایی سوخت
پدرِ جهل بسوزد که مقصّر آن بود
دکتر حسین محمدی مبارز /ایلیا
می دانید چرا ساخت سریال شمس و مولانا حرام اعلام شد.
گردش در خرابات :خداوند متعلق به هیچ قوم و مذهبی نیست.
شمس دست مولانا را گرفت و در گردش های شبانه به تماشای فقیران و دردمندان قونیه برد و به آهستگی زیر گوش او گفت :
می بینی این عورتکان را ؟
- اینان اگر گبرند ، اگر مسلمان ، اگر ترسایند و اگر اهل کنیسه ، همه بندگان یک خدایند ، دردمندان فراموش شده این دیارند و از طایفه شکسته دلانند ، اما افسوس که ما را غیرت یاری ایشان نیست. ما بر خیال می رانیم و حکام بر سمند مراد سوارند.
از آن پس رفته رفته شمس، حکایات عارفان و شریعت را در گوش مولانا زمزمه کرد. به او گفت که مردان خدا تنها در مجالس و مساجد حضور ندارد، بلکه در خرابات هم هستند.
به او یادآوری کرد که از جستجوی خداوند در
🔻واکنش مطهری به نامه آیتالله یزدی به آیتالله شبیری زنجانی
به گزارش ایسنا، در نامه علی مطهری خطاب به آیتالله محمد یزدی که در اختیار ایسنا قرار گرفته، آمده است:
«جناب آقای محمد یزدی دامت برکاته
با اهداء سلام، در خصوص نامه جنابعالی به آیتالله شبیری زنجانی، مرجع تقلید، چند نکته قابل ذکر است:
۱. در این نامه جناب آقای سید محمد خاتمی و همفکران ایشان را «افراد مسئلهدار که برای نظام جمهوری اسلامی و مقام رهبری احترامی قائل نیستند» معرفی کردهاید و ملاقات با آنها را امری قبیح و موجب «ناراحتی و تعجب مقلدین و حوزویان» دانستهاید.
همه اینها نیاز به اثبات دارد. «مسئلهدار» کسانی هستند که در سال ۸۸
اگرچه به ظاهرازدواج مستحب موکد است.ولی به نظر حقیر وجوب در آن مستتر است. در بازگشت از لندن مادرم با دیدن من و ناگواری های دیگر زمینگر شد و کمترین از سر مهر از سوی خانواده گرامی مُکاری و محروقی تحت مراقبت های ویژه قرار گرفتم و به روشی با شادروان حسین آقا مکاری (امیری کیان)برادر خوانده شدیم و روزی بناگاه از سر کودکی ناسزایی بمن گفت و من هم سیلی به صورتش زدم که دندانش شکست و دهانش خونی شد جلوی چشم پدر و مادرش، پدر هیچ نگفت و مادر گفت خوب کردی تا ادب شود. من آنروز نفهمیدم که چقدر گستاخ بوده ام و آن بزرگواران چقدرشریف تا اینکه نظر غزالی را
موضوع سخنرانی علل عقب ماندگی مسلمین چیست؟؟9/9/1395