ن
رفتن جان از تن آواز ایران زود بود
بی سرو سامانی یاران ایران زود بود
نغمهء داوودی اش با درد مردم ساز بود
ربنایش جرعه ای از چشمهء آغاز بود
#خسرو_آواز_ایران_محمد_رضا_شجریان به مهمانی حافظ،سعدی و مولانا و. ...رفت و در آرامگاه فردوسی آرام گرفت.
خوانش پاره الرحمن درآیین سوگواری شادروان پدرش در مشهد مقدس دهه چهل
خسرو آواز ایران پر کشید
جامی از عرفان مولا سر کشید
در جوار مرقد فردوس طوس
دیدم اورا حافظ هم در بر کشید
دانستنیهای جالب دربارهٔ زبان فارسى
زبان فارسى در ٢٩ کشور جهان صحبت میشه، که در ردیف ششم بعد از زبان اسپانیایى و قبل از زبان آلمانى (از نظر تعداد کشورهایی که توی اونها فارسى صحبت میکنند) ردهبندى شده !
زبان فارسى دومین زبان کلاسیک جهان بعد از زبان یونانى شناخته شده و همهٔ ویژگیهاى یک زبان کلاسیک رو داره. زبانهاى لاتین و سانسکریت در ردیفهاى سوم و چهارم قرار دارند !!
زبان فارسى از نظر تنوع مَتَل (ضربالمثل) بین سه کشور اول دنیاست !
زبان فارسی از نظر دامنه و تنوع واژهها یکى از پرمایهترین و بزرگترین زبانهای دنیاست.
در کمتر زبانى فرهنگلغاتى مثل لغتنامهی ١٨جلدی دهخدا و یا فرهنگ معین در ۶ جلد دیده میشه !!
زبان فارسى توانایى ساختن ۲۲۵ میلیون واژه را داره که در میان زبانهاى گیتى بىهمتاست !!
زبان فارسی سیزدهمین زبان پرکاربرد در محتوای وب و اینترنته !!
زبان فارسى یک سده از لاتین و دوازده سده از انگلیسى جلوتره !!
از ده شاعر برتر جهان پنج تن
دریغا دریابندری!
هر گاه بزرگواری به عمر کمال از دست می رود. یک فرموده و یک اندیشه یادآور می شود. نخست اینکه به فرموده ابنسینا چون روح به کمال رسیده است از تدبیر بدن باز ایستاده جان به هوای روی او خدمت تن نمی کند. و اما به اندیشه کمترین آیا جامعه و روزگار آبستن رخداد ناگواری است که؟ خداوند نخواسته است این عزیز بیش از این آزرده و رنجور گردد.َ
از صبح که این عکس نجف دریابندری را در ایبنا دیدم حالم خراب است. محمد زهرایی میگفت از دریابندری پرسیدند جمالزاده چه میکند؟ با همان ظرافت معهودش گفت: سالهاست مشغول مردن است. عکس دریابندری را که دیدم به یاد این حرفش افتادم. هیهات از زندگی! دریغ از دریابندری!
این کوزهگر دهر چنین جام لطیف
میسازد و باز بر زمین میزندش
دریابندری نمونۀ یک روشنفکر روشنبین بود؛ هوشمند و فهمیده. ظریف و بذلهگو و نکتهپرداز. خوشمشرب و خوشذوق و خوشقریحه. قهقهههایش مشهور بود. صابون سیاست به تنش خورده بود. زندان کشیده بود. تا آنجا که من فهمیدهام در سیاست عمیق و جدی بود. سیاست شعرزدۀ امثال گلسرخی و اخوانثالث و دیگران را جدی نمیگرفت. چپ بود و چپ ماند اما منعطف بود. بی آنکه به ورطۀ زبونی و ذلّت فرو بلغزد نگاه انتقادی به جریان سیاسی چپ داشت. مقدمهاش بر ترجمۀ تاریخ روسیۀ شوروی
فلسفه حرمت شراب
روشنی بخش سپهر اندیشه ایران بدرود
این هم هدیه ای برای تمامی دوستان گران مایه با کلیک بر روی هر کدام از لینکهای زیر دیوان شعر آن شاعر را خواهید داشتالبته در تلگرام قابل دسترسی است ولی در سایت نه تهیه و تنظیم جناب آقا رضا حسینی دبیر خوشنام ادبیات وزبان فارسی..
*حافظ <http://ganjoor.net/hafez/>*
*خیام <http://ganjoor.net/khayyam/>*
*سعدی <http://ganjoor.net/saadi/>*
*فردوسی <http://ganjoor.net/ferdousi/>*
*مولوی <http://ganjoor.net/moulavi/>*
*نظامی <http://ganjoor.net/nezami/>*
*پروین اعتصامی <http://ganjoor.net
یک پروفسور فرانسوی در جشن بازنشستگی اش در دانشگاه سوربن فرانسه چنین گفت
🍀 من عمرم را وقف ادبیات فارسی ایرانی کردم و برای اینکه به شما اساتید و روشنفکران جهان توضیح دهم که این ادبیات عجیب چیست ، چاره ای ندارم جز اینکه به مقایسه بپردازم و بگویم که ادبیات فارسی بر چهار ستون اصلی استوار است :
🍀 فردوسی ، سعدی ، حافظ و مولانا .
🍇 فردوسی ، هم سنگ و همتای هومر
باسمه تعالی
موضوع سخنرانی سفسطه ها
سخنران دکتر موسی الرضا امین زارعین
مقدمه
بحث امروزمامغالطه است.مغالطه یکی از صناعات خمس است.مغالطه:قیاسی است مرکب از وهمّیات،مشبّهات ومظنونات.قیاس فاسدی است که منتج به نتیجه صحیح نباشد و فساد آن از جهت ماده و صورت یا هر دو باشد.
تقدم ذاتی وزمانی بر فلسفه ومنطق دارد وعلت وجودی منطق نیز می باشد.
متاسفانه قضایای مغالطی تقریبا 12 برابر قضایای منطقی منتج می باشد. من163 مورد آنرا دیده ام ومی شناسم و در قرآن کریم بیش از100 آیه در ذم 86 نوع مغالطه دیده ام.
آدولف هیتلر درمغالطهءهیاهو وجوژف استالین در مغالطهء تهدید وتطمیع استاد بوده اند و ملا حسین کاشفی در نوع ایهام خداوندگار بوده است. که همیشه هم مذموم نبوده توضیح بیشتر در ادامهء مطلب
تهیه وتنظیم خانم زهرا نعیمی دانشجوی دانشگاه فرهنگیان سبزوار
نامه روان شاد سیدمحمدحسین شهریاربه مرحوم انیشتن که توسط پرفسورحسابی برای ایشان قرائت شد.
انیشتن یک سلام ناشناس البته می بخشی
دوان درسایه روشنهای یک مهتاب خلیایی
نسیم شرق میاید،شکنج طره ها افشان
فشرده زیر بازو شاخه های نرگس ومریم
از آنهاییکه درسعدیه شیراز می رویند
زچین وموج دریاها وپیچ وتاب جنگل ها
دوان میاید وصبح سحر خواهد به سرکوبید
درخلوت سرای قصر سلطان ریاضی را
درون کاخ استغنا،فراز تخت اندیشه
سراززانوی استغراق خودبردار
باین مهمان که بی هنگام وناخوانده است دربگشا
اجازت ده که بادست لطیف خویش بنوازد
بنرمی چین پیشانی افکاربلندت را
به آن ابریشم اندیشه هایت شانه خواهد زد
نبوغ شعرمشرق نیز با آیین درویشی
بکف جام شرابی ازسبوی حافظ وخیام
به دنبال نسیم ازدررسیده می زند زانو
که بوسد دست پیر حکمت دانای مغرب را
انیشتن آفرین برتو
خلاءباسرعت نوری که داری درنوردیدی
زمان درجاودان پی شد مکان درلامکان طی شد
حیات جاودان کزدرک بیرون بود پیداشد
بهشت روح علوی هم که دین می گفت جزاین نیست
توباهم آشتی دادی جهان دین ودانش را
انیشتن نازشست تو:
نشان دادی که جرم وجسم چیزیجز انرژی نیست
اتم تا می شکافد جزو جمع عالم بالاست
بچشم موشکاف اهل عرفان وتصوف نیز
جهان ماحباب روی چین آب راماند
من ناخوانده دفتر هم که طفل مکتب عشقم
جهان جسم،موجی ازجهان روح می بینم
اصالت نیست درماده
انیشتن صدهزار احسن ولیکن صدهزارافسوس
حریف ازکشف والهام تودارد بمب می سازد
انیشتن اژدهای جنگ
جهنم کام وحشتناک خود راباز خواهد کرد
دگر پیمانه عمرجهان لبریز خواهد شد
دگرعشق ومحبت ازطبیعت قهرخواهد کرد
چه می گویم ؟
مگرمهرووفا محکوم اضمحلال خواهد بود
(مگرآءسحرخیزان سوی گردون نخواهد شد)
مگریک مادر ازدل(وای فرزندم )نخواهد گفت
انیشتن بغض دارم درگلو دستم بدامانت
نبوغ خود بکام التیام زخم انسان کن
سراین ناجوانمردان سنگین دل براه آور
نژاد وکیش وملیت یکی کن ای بزرگ استاد
زمین یک پایتخت امپراطوری وجدان کن
تفوق درجهان قائل مشو جز علم وتقوارا
انیشتن نامی ازایران ویران هم شنیدستی ؟
حکیما محترم میدارمهدابن سینا را
باین وحشی تمدن گوشزد کن حرمت مارا
انیشتن یافراتر نه جهان عقل هم طی کن
کنارهم بین موسی وعیسی ومحمدرا
کلیدعشق رابردار وحل این معما کن
وگرشداززبان علم این قفل کهن واکن
انیشتن بازهم بالا
خدارانیزپیدا کن.