سخنرانی دکتر موسی الرضا امین زارعین درهمایش روز جهانی معلولین در هتل پردیسان مشهد
صلی الله علیک یامولای یا اباعبدالله الحسین وعلی الارواح التی حلت
بفنائک علیک منی سلام الله ابدامابقیت ومابقی اللیل والنهار ولاجعل الله
آخر عهدمنی لزیارتکم .السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولاد
الحسین وعلی اصحاب الحسین وعلی شهداءفی الطریق الحسین الی یوم القیامة
جمیعا ورحمةالله وبرکاته.
خیر مقدم می گویم به همه عزیزانی که
ازاقصی نقاط کشور به جهت همراهی وهمیاری همایش یعنی مناسب سازی محیط
ومبلمان شهری در این مکان گردآمده اند (هتل پردیسان مشهد مقدس).وتشکرمی کنم
ازهمه عزیزانی که در برپایی این همایش کوشیده اند به ویژه جناب آقای دکتر
پوریوسف مدیر کل محترم بهزیستی خراسان رضوی وآقای مهندس حمید حسینی.
سروران
وعزیزان چهارروز خاطره انگیز از زندگی ام را برای شما بازگومی کنم.که
بگویم روزگار باکسی عقداخوت نبسته است 01/آذرماه/1356مسابقه کشتی با قهرمان
ناشنوایان جهان(آقای حسین کاشمری) در شهر مقدس مشهد که نتیجه رابه امتیاز
واگذار کردم. 02/بهمن ماه/1357ازاعضاءمحافظ امام خمینی(ره)دربازگشت از پاریس
به مام میهن درحلقه پنجم حفاظت03/تیرماه/1358مسابقات قهرمانی کشور کشتی
وحادثه ناخوشایند قطع نخاع از ناحیه گردن ،دست حوادث روزگار که آن روز
ازآستین بدرآمده وسرنوشت مرااین چنین رقم زد شایدروزی دیگر افرادی دیگری از
شمایان رانشانه رود.روزگار باکسی عقداخوت نبسته است پس ای که دستت می رسد
کاری بکن.
به قول دکترموسوی گرمارودی فاصله شهادت تاشقاوت به درازای یک تفنگی است....تاکدامین سوی آن ایستاده باشی ...
4- امروز یعنی 09/09/1390درآستانه روزجهانی معلولین به نمایندگی این عزیزان باشما بزرگواران وسروران گرامی ادای سخن می کنم.
به
گزارش ش 105 سازمان یونسکو درسال 2005 ، 10%ازجمعیت جهان معلولند
و25%جمعیت جهان درگیر این پدیده ناخرسند مابرای شکوفایی استعدادها ی نهفته
وبالقوه ای که دراین عزیزان وجود دارد چه کرده ایم؟!
عزیزان مستحضرید که
انسان توانمند بهای فوق العاده ای به صورت بالقوه دردرون خویش دارد که
زمینه مناسبی لازم است تااین استعدادهای نهفته بالقوه دراوشکوفا شود وبه
صورت بالفعل در آید مابرای شکوفایی استعدادهای نهفته دراین قشر عظیم
ازجمعیت جهان چه کرده ایم ؟
مگر بتهوون که نابغه موسیقی درجهان بود
خوداو یک ناشنوا نبود، طه حسین (وزیر سابق فرهنگ مصر) وابوالعلاء المعری
لبنانی ازجمله نوابغ جهان هستند نابینای مطلق ازهمان دوران طفولیت
نبودند.همچنین دکترمحمدخزائلی که درشناسایی دانشجویان وبررسی تکالیف آنان
نبوغ ویژه ای داشت نابینانبود.
سروران ،گرامیان وبزرگواران .بادوست
ارجمندم جناب آقای سید حمید جوادیان کارشناس ارشد گروه جغرافیای شهری
دانشگاه تربیت معلم سبزوار ودبیر دومین همایش ملی شهرسالم درسال 1389مقاله
ای تحت عنوان مناسب سازی محیط،شهرسالم ،کاهش آمار معلولین ارائه کردیم
وجناب آقای مهندس جلال تعصبی عضو محترم شورای اسلامی شهرسبزوار مقاله ای
تحت عنوان شهرمن معلول است .درسال 1386درهمایش دیگری ارائه نمودند که من
،نام آن مقاله راشهرمن معیوب است نام نهادم.
وسعی می کنم درحد مجال
مقایسه ای بین این دو مقاله داشته باشم. اجرائی شدن مضمون این دومقاله
حداقل به کاهش 30%الی40%امر مرگ ومیر معلولین می انجامد.
معلولیت راباید
دراذهان جستجو کرد نه دراندام.جنگ یکی از عوامل معلولیت است . جانبازان
وسروران ارجمندکه چشم وچراغ این ملتند مگر زاییده ی یک فکرمعلول به نام
صدام نبودند پس معلولیت راباید دراذهان جستجو کرد نه دراندام.
مظلومیت
معلولان روستایی رابه سمع عزیزان می رسانم،مامعولان ساکن شهر به 10%الی
15%خواسته هایمان دست یافته ایم و85%دیگر حقوق شهروندی رامطالبه می کنیم.
ولی معلولان روستایی ازهیچ گونه حقوق شهروندی برابر استفاده نمی کنند.
ومطلقا درمحرومیت به سر می برند .واستعدادهای نهفته به هدررفته ازآن عزیزان راچه کسی پاسخگوست.
تاکید
این جانب برانجام پژوهش علمی وتحقیقاتی است.اطلاع دارم هم اکنون طرحی برای
مبلمان شهری ویژه معلولان سبزوار ازطرف مرکز پژوهش جغرافیای واجتماعی
دانشگاه تربیت معلم سبزوار تحویل دفتر مدیر کل محترم شهری استاندار خراسان
رضوی برای تخصیص بودجه گردیده است.استدعای جمعی همه عزیزان همراهی وهمیاری
شما بزرگواران حاضردرجلسه می باشد.
مقایسه ای هرچند اندک بین دومقاله
شهرمن معیوب است.مناسب سازی مبلمان شهری عدم حضور جانبازان ومعلولین
درشهرهاناشی از معلولیت شهراست،شهرسالمندان رازودتر ازمرگشان ازمامی گیرد.
نابینایان
هیچ راهنمایی برای عبور ومرور وشناخت مرزها ندارند.حتی ناشنوایان نیز به
دلیل اینکه بوق مهمترین عامل برقراری ارتباط درشهرهای ماست.
جسارتاباید
عرض کنم یارسالت اصلی خویش رادرفرهنگ سازی شهری فراموش کرده ایم یااصولا
دغدغه آن رانداریم.حقوق شهروندی برای مناسب سازی شهری ،کاهش آمارمعلولین
.چگونه می توان شهری سالم داشت درحالی که هنوز معلولان مادرپایی اذهان وپله
ها مانده انددرپای پله اداره ای که می مانم مدیریت آن اداره رانمی بینم
قبل ازاینکه اومراحس کند .من نیز مدیریتی ازاودرآن اداره حس نمی کنم
آیاشهرسالم .همان شهربرخوردار برای همه افراد اجتماع نیست.
جمله پایانی که احساس دلم می باشد من وقتی احساس معلولیت می کنم که روی دست دیگران در گذر ازموانع حمل می شوم.
به اعتقاد بنده حقیر فقر واقعی از آن کسی است که توانایی بخشش ندارد نه اینکه مالی برای بخشیدن....
همچنین معلول واقعی کسی است که توانایی جسمی انجام کاری را دارد و آن را دریغ میکند نه کسی که توانایی جسمی اش را ندارد.
امید به روزی که سهم ما از زندگی بسته به بعد روحانیمان باشد نه بعد جسمانیمان.
سلامت باشید و سربلند