کلام

     ابوبکر محمد بن زکریا رازی برآمده از ری ،کاشف الکل وجوهر گوگرد یا اسید سولفوریک دارای271 کتاب ،رساله ومقاله،طبیب،داروساز،کیمیاگر وفیلسوف قائل به تعدد قدما از جمله نام آورانی که نامش بر کره ی ماه حک شده است

     ابوبکر محمد بن زکریای رازی طبیب،دارو ساز و فیلسوف پرآوازه ایرانی ببارآمده در شهر ری به سال251ه.ق برابر با865م بدرود حیات به سال313ه.ق برابر با925م به آرامگاه اش نامعلوم است (کاشف الکل وجوهر اسید سولفوریک ) ساز عودبخوبی می نواخته وشعر نیز می سروده است.

             مرحوم دهخدا به نقل از ابن ندیم 167 کتاب ، مقاله ورساله را بدو نسبت داده است وابوریحان بیرونی در کتاب فهرست رازی 184 اثر، محمود نجم آبادی استاد دانشگاه تهران در کتابی تحت همین عنوان چاپ وانتشارات دانشگاه تهران چاپ،1339 ،271 اثر برای ایشان نقل کرده است ( من این کتاب رادیده ام ) دو کتاب به نامهای ( فی النبوات و فی حیل المتنبین ) در رد برپیامبران بدیشان منصوب است وبدین جهت همچون غزالی در ایران زمین پرآوازه نیست .

اوعقاید فلسفی خاص خودرا دارد . قائل به 5 قدیم است .

1. خالق نفس کلی

2. نفس کلی

3. هیولی اولی

4. مکان مطلق ------> خلاء

5. زمان مطلق ----->دهر

به فلاطون وسقراط نزدیکتراست . مخالف سرسخت ارسطوست در جایی سقراط را پیشوای خود می داند لذت را امری وجودی

نمی داند وجهان را جایگاه شر و رنج می داند وتنها راه نجات خرد وفلسفه می داند فلسفه را چنین تعریف می کند فلسفه تشابه

به خداوند عزوجل است بقدر طاقت انسانی ونزدیکترین کسان به خداوند فلاسفه و حکما هستند

از جمله 9 نفر ایرانی می باشد که نامش بر مکان های جغرافیایی کره ی ماه گذاشته شده است توسط سازمان فضایی روسیه و   امریکا ( ناسا ) .

من نیز خاطره ای دراین بار نقل می کنم وقتی برای ادامه تحصیل به تاجیکستان رفتم با خود اندیشیدم ممکنه یکی ازسئوالات امتحان فلسفه ی زکریای رازی باشد ومن که هیچ نمی دانم . چه کنم ! در کتابخانه ها به دنبال نظریات فلسفی او گشتم

تا اینکه با یک کتابدار روسی آشنا شدم اونیز دو کتاب به من داد و فردی بنام پروفسور عبدالواحد شمال اف را به من معرفی کرد رساله ی دکتری ایشان زکریای رازی بود.همچنین شماره ی تماس او را ایشان سفیر سابق تاجیکستان در آلمان بود.

      به سراغ ایشان رفتم به گرمی از من استقبال کرد ودر رفت وآمدهایی که داشتیم فلسفه ی رازی را بقدر نیاز به من آموخت ازپشتکار من بسیار خرسند بود بزبان تاجیک می گفت موسا رضا من شما را می بینم شوق می کنم ذوق می کنم شما ایخل درس می خوانید ایخل شنا می کنید.معاون دانشگاه دکتر سخیداد خارکش قبادیانی می گفت ایخل شنا می کند یکان کس را در اب یوردم می کند.شمال اف می گفت عجایب باهم شطرنج می زدیم.....بارماقبل دفاع که به تاجیکستان رفتم دیدم ایشان مشاورعالی رئیس جمهور شده است با تصوری که ازایران داشتم در دل با او خداحافظی کردم ولی دیدم اشتباه کرده ام.....خلاصه ایشان در جلسه ی دفاعیه حاضرشد وازپشتکاروموفقیت من حمایت کرد