این که حسین (ع) فریاد میزند:آیا کسی هست که مرا یاری کند و انتقام کشد؟» «هل من ناصر ینصرنی؟» مگر نمی داند که کسی نیست که او را یاری کند و انتقام گیرد؟ این سؤال، سؤال از تاریخ فردای بشری است و این پرسش از آینده است و از همه ماست.
دکتر علی شریعتیاین که حسین (ع) فریاد میزند:آیا کسی هست که مرا یاری کند و انتقام کشد؟» «هل من ناصر ینصرنی؟» مگر نمی داند که کسی نیست که او را یاری کند و انتقام گیرد؟ این سؤال، سؤال از تاریخ فردای بشری است و این پرسش از آینده است و از همه ماست.
دکتر علی شریعتیاز هنگامی که به جای شیعه علی (ع) بودن و از هنگامی که بهجای شیعه حسین (ع) بودن و شیعه زینب (س) بودن، یعنی «پیرو شهیدان بودن»، «زنان و مردان ما» عزادار شهیدان شدهاند و بس، در عزای همیشگی ماندهایم!
دکتر علی شریعتی
تاریخ همیشه خواندنی است، خصوصاً خاطرات کسانی که هنوز در قید حیاتند.
تاریخ انقلاب اسلامی تا کنون به شکلهای گوناگون نوشته و منتشر شده است؛
اما هیچ منبعی مستندتر، صحیحتر و دقیقتر از مجموعهی صحیفه امام نیست.
مطالعهی
دورهی22 جلدی صحیفه امام خواننده را با دنیایی از حقایق تاریخی انقلاب
اسلامی آشنا می کند. حقایقی که چه بسا امروز برای نسل جدید تعجب انگیز
باشد. به عنوان نمونه، جریان دو درخواست جداگانه از امام و پاسخ ایشان
بسیار آموزنده و جای تامل است.
نامه نخست: خرداد سال 1367 حضرت آیت
الله خامنهای طی نامهای رسمی، از امام درخواست میکند که ایشان آیت الله
هاشمی رفسنجانی را به سمت فوق العاده مهم فرماندهی کل منصوب کند. امام در
پاسخ به این نامه، بلافاصله آقای هاشمی را با تمام اختیارات به سمت جانشینی
فرمانده کل قوا منصوب میکند.
نامه دوم: اواخر همان سال، آیت الله
مهدوی کنی نامهای به امام مینویسد و از امام میخواهد آیتالله احمد جنتی
را به سمت ریاست سازمان تبلیغات اسلامی منصوب کند. این بار امام خمینی،
برخلاف سیاق نامه قبلی، از انتصاب آیت الله جنتی استنکاف می ورزند و آن را
مشروط به مسائل دیگر می کنند.
این مواجهه امام با دو نامه متفاوت
بسیار تامل برنگیز است. امام در یک سو، یک سمت مهم را به آقای هاشمی
رفسنجانی اعطا می کنند ولی در سوی دیگر، از انتصاب آقای جنتی برای یک سمت
معمولی پس از پیگیری دو سه ساله طفره می روند. سطح اعتماد امام به یاران
خود و توجه به آنها میتواند ملاک رفتار ما در دورانی باشد که 25سال از
رحلت ایشان میگذرد و همه ما مدیون تلاشها و اندیشه متعالی این رهبر کبیر و
اندیشمند هستیم. متن هر دو نامه به همراه شان نزول آن ها در ادامه می آید:
نامه نخست: حکم انتصاب آقاى هاشمى رفسنجانى به سمت جانشین فرماندهى کل قوا
زمان: 12 خرداد 1367/ 17 شوال 1408
مکان: تهران، جماران
موضوع: انتصاب جانشین فرماندهى کل قوا
مخاطب: هاشمى رفسنجانى، اکبر
شآن نزول: آقاى خامنه اى، رئیس جمهور، طى نامهاى به محضر امام خمینى اعلام داشت:
... پیشنهاد مشخص این جانب که قبلًا نیز کتباً و شفاهاً معروض گردیده، این است که:
1-
کلیه امور مربوط به نیروهاى مسلح، ارتش، سپاه، ژاندارمرى اعم از عملیات،
پشتیبانى، امور سازمانى و ادارى و غیره به شخص واحدى مفوض و محول گردد.
2- شخص مزبور از سوى حضرت عالى موظف گردد که امور را از نزدیک و با قاطعیت تمشیت کند.
3-
دادگاه نیروهاى مسلح موظف گردد که در تعقیب قضایى متهمین و اجراى
محکومیتها به طور کامل از نظر و دستور وى تبعیت کند. با توجه به همه جوانب،
به نظر این جانب، تنها فرد مناسب براى تصدى این مسئولیت مهم، جناب آقاى
هاشمى رفسنجانى است.
متن حکم امام:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقاى حاج شیخ على اکبر هاشمى رفسنجانى- دامت افاضاته
با
توجه به درگیرى رویاروى امریکاى جهانخوار علیه اسلام و ایران و هماهنگى
غرب و شرق و ارتجاع منطقه در مبارزه با انقلاب اسلامى و جلوگیرى از پیروزى
اسلام، به پیشنهاد رئیس جمهور محترم، جناب حجت الاسلام آقاى خامنه اى- دامت
افاضاته جنابعالى را با تمام اختیارات به جانشینى فرماندهى کل قوا منصوب
مىنمایم ...
روح اللَّه الموسوی الخمینى ( صحیفه امام، ج21، ص: 57)
نامه دوم: نامه به آقاى محمد رضا مهدوى کنى
- در۲۰سال پیش مثل چنین روزهایی درکلاسی دردبیرستان اسرارحاضرشدم که منطق داشتند.سال آخرشان بوددانش آموزان ان کلاس تاجایی که یادم آقایان مهدی اسلامی.شهرام عبدالصالحی.دکتربالویی.سیداحمدحسینی.و....حسینی و...بودندکه زنگ قبل دینی داشتند.سوالی ازمعلم دینی شان کرده بودندچه گفتندوچه شنیدندوایشان که بودبماند.
شش سال قبل ساعت 3بامداد بعد ازاتمام دعای ابوحمزه همراه دوست عزیزم اقای حسین اصغرمشکانی ازمسجدجامع خارج شدیم. ابتداایشان رارساندم صدمتری که رفتم دیدم تلفن همراهم دست ایشان مانده که درحقیقت اگراتفاقی بیفتدمن خلع سلاحم.
دراین اندیشه بودم که دیدم پنجرشدم درحوالی پارک بعثت هنوزکنارنکشیده بودم که یک موتوردوترکه گفت حاجی پنچری دیدم ناشناسندگفتم حاجی نیستم ولی نمی توانم پیاده شوم گفتندمانعی نداره رفتن سر صندوق دیدندزاپاس هم پنجره
گفتندحاجی چه کنیم گفتم تلفن همراه دارید گفتندبله گفتم مرحمت کنیدزنگ زدم به اقای حمید اصفی(یادش بخیر) حمیدآقاگفت بیام گفتم لازم نیست خلاصه این دوبزرگوار که نامشان رانمی دانم رفتندلاستیک رو آوردند ومانیزبه سحری رسیدیم.
به قول حضرت مولانا در مثنوی
این جهان کوه است وفعل ما ندا
باز می آید صداها سوی ما
ائمه سلام الله علیهماحاضروناظرگواه وشاهدبرپندارگفتار وکردار ما
هستند.
همه می دانیم سلام کردن مستحب ولی جواب آن واجب است.
وهمه نیک میدانیم که ترک واجب ازسوی ائمه محال است.بااین مقدمات هرگاه می گوییم
صلی الله علیک یامولای یا اباعبدالله الحسین وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدامابقیت ومابقی اللیل والنهار ولاجعل الله آخر عهدمنی لزیارتکم .السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولاد الحسین وعلی عباس الحسین وعلی اصحاب الحسین وعلی شهداءفی الطریق الحسین الی یوم القیامة جمیعا ورحمةالله وبرکاته . . ازجناب ایشان جواب می شنویم ولی افسوس که گوشمان گوش خراست امید آن دارم بعدازاین توجه بیشتری داشته باشیم
ا ازچپ براست امین زارعین.مهندس تعصبی عضوشورای شهراقای دلقندی رییس ستادانتخابات دکتر روحانی.مجیدنیکفررییس ستادانتخابات دکترعارف.حمیدیان........دکترشم ابادی.حمیدرضانیکفروکیل پایه یک واستاددانشگاه سالن همایش
به مناسبت ضربت خوردن مولای متقیان امیرمومنان علی علیه السلام
شبی آرا م ولی آبستن که ملائک همه سردردامن
ماه تب کرده گرفته ماتم بدتر از روزحبوط آدم
گوئیا میل ندارد بچمد بعد از این واقعه دیگر بدمد
چه خطایی است که درحال وقوع می شود رنج بشر تازه شروع
بینوایان به خرابه شادند چونکه برمهر علی می نازند
مهر اوهم پایه ی مهر خدا عاشق از معشوق کی باشد جدا
راحت نوع بشر درعدل است درعدالت همه سختی سهل استروی آرام ولی آزرده دل یاران علی پژمرده
روحی آکنده زعشق ازلی ......................
قلب اصحاب علی در تب وتاب نرود چشم عزیزان در خواب
ناگهان ننگ بشر بن ملجم زند آرامش عالم برهم
اوبه هنگام مناجات علی تیغی از کین بزد آن شخص شقیعلت قتل علی عدل علی است برتر از عدل علی فضل علی است
پایه ی عرش خدا می لرزید غیرت الله به خود می پیچید
آسمان غم زده ومغبون بود که زمین جا زده و محزون بود
آسمان از چه نیافتادی تو ای زمین از چه بیاسودی تو
ننگ ونفرین به تو ای مرد پلید
بزدی ساقی جام توحید
کاشکی زخم علی درمان شدی کاش اشعث در جهان تنها بودی
لیک اشعث درجهان ازحددراست صحنه اینجا ازعلی خالی تراست
غالب مردم به راه اشعث اند در وصال حق همه خواروخس اند
کاش مردم با علی یک دل بودی کاش احکام خدا اجرا شدی
کاش افراد بشر آگه بودی تاخوارج هرزمان رسوا شدی
23رمضان مصادف با یکشنبه 14بهمن137
صورت جلسه انتخاب اعضای جدیدهیئت مدیره جامعه معلولین سامان سبزوار
اولین جلسه هیات مدیره در تاریخ 22/04/1392 در محل دفتر جامعه راس ساعت 18 با ذکر صلوات و تلاوت آیاتی چند ازکلام الله مجید آغاز گردید.
1 .آقای دکتر موسی الرضا امین زارعین عضو هیئت مدیره فعلی در خصوص اهداف جامعه ودر خصوص اشتغال زایی وکسب درآمد های متفرقه سخنانی ایراد فرمودند .
2. جهت تعیین ریز اسامی هئیت مدیره ومدیر عامل ، رای گیری به عمل امده وآقای دکتر امین زارعین به عنوان رئیس هیئت مدیره وآقای سعید شریفان به عنوان نائب رئیس وآقای حسین صفاری به عنوان خزانه دار آقای سید احمد طبیبی به عنوان عضو اصلی ومنشی هیئت مدیره وسرکار خانم مکارم به عنوان عضو اصلی ودبیر هئیت مدیره انتخاب گردیدند.
3 . تراز مالی موسسه اعم از موجودی های نقدی وغیر نقدی (اثاثه واموال ) باحضور آقای جلمبادانی وآقای شهیدی مقدم مدیر عامل ورئیس هیئت مدیره اسبق جامعه در تاریخ 23/04/1392در محل جامعه باحضوراعضای هئیت مدیره فعلی نقل وانتقال می یابد .