سپاس یزدان پاک را کمترین اندکی چهره شناسم گاهی دانشجویان را از مشابهت با پدر مادر دایی عمو عمه می شناسم.در دانشکده فنی از دانشجویی پرسیدم شما فرزند فلانی هستید گفت نه پس از لختی پرسیدم نواده فلانی هستی گفت نه عمویش را نشانه گرفتم.نه آدرس خانه یشان راگفتم.پاسخ داد نه خانه پدربزرگش را آدرس را دادم گفت نه هرچه می گذشت باورم افزون می شد از سر شوخی گفتم اگر گفته هایم درست باشه نمره کم می کنم.گفت باشه در پایان وقت ویژه گرفت وگفت آقا شما همه را درست گفتید نمره کم نکنید پدر ومادرم جدا شده اند ومن خوش ندارم بگویم فرزند فلانی ام. این دانشجو را برای نخستین بار می دیدم. اشتباه من در دوباره و چندباره گفتن آن بود.از من خواست این خواسته پنهان بماند.گفتم به چشم.نمی بایست چند باره میگفتم.